شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

ای امیرالمؤمنین ما همه

ای امیرالمؤمنین ما همه
آیت العظمای بیت فاطمه

آفرینش تحفه ای بر خوان تو
متقین ریزه خور احسان تو

در محفلی که نام تو باشد گناه نیست

در محفلی که نام تو باشد گناه نیست
غیراز دو دست تو بخدا تکیه گاه نیست
درمکتب تو بحث سفید و سیاه نیست
حالم بدون یاد نجف رو به راه نیست

انگونه ای که عطر زشیشه فرار کرد

انگونه ای که عطر زشیشه فرار کرد

عاشق فرار از همه عالم به یار کرد
دل را نفوذ چشم خمارت شکار کرد
در بهت و حیرتم که نگاهت چه کار کرد..!

وقتی دلی از غیب خبر داشته باشد

وقتی دلی از غیب خبر داشته باشد
باید به نجف شوق سفر داشته باشد

خاک کف نعلین علی(ع) فخر فروشد
بر هر چه که ابناء بشر داشته باشد

به روی پرسش علامه ها جواب زده

به روی پرسش علامه ها جواب زده

گمان کنم که خدا روی خود نقاب زده

کمی بزرگ شدم بین دیده ها دیدم

که مهر نوکریش بر من خراب زده

نامِ علی در دل من مُنجلی‌ست

نامِ علی در دل من مُنجلی‌ست
نمازِ بی حُبّ علی مَعطلی‌ست

دل‌نگرانِ محشرم نیستم
رمز ورودم به بهشت یاعلی‌ست

چنانکه ماهی تشنه به آب, محتاج است

چنانکه ماهی تشنه به آب, محتاج است
تراب ما به ید بوتراب ,محتاج است

که گفته شمس , خودش بی نیاز از نور است
به امر و نهی علی , آفتاب, محتاج است

ای هست من زهست تویامرتضی علی

ای هست من زهست تویامرتضی علی
دست خداست دست تو یامرتضی علی

چشم کسی ندیده به میدان رزمگاه
یک بار هم شکست تو یامرتضی علی

علی که خٓلق کند,جبر و اختیار یکی ست

علی که خٓلق کند,جبر و اختیار یکی ست
مُخیّریم ولی,اختیار دار یکی ست

برای آنکه غرض مستی است از نامش
عشاء نشئگی و مغرب خمار یکی ست

نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد

نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد
درخت میوه بدون ثمر چه فایده دارد

اگر به غیر علی یاعلی دمد ز نوایش
نوای دلخوش شانه به سر چه فایده دارد

چه غم دارم از لحظه مردنم به قبر و به زیر لحد خفتنم

چه غم دارم از لحظه مردنم
به قبر و به زیر لحد خفتنم
به میزان عدل خدا بردنم
در آتش بخواهد بسوزد تنم

خیال روی تو می پرورد خیال زمین

خیال روی تو می پرورد خیال زمین
جلالت تو شده باعث جلال زمین

همیشه واهمه از رفتن تو داشت ولی
تو آمدی نجف و تخت شد خیال زمین

دکمه بازگشت به بالا