شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

محتاج باده

محتاج باده ی صنمم از ثمن مگو

حرفی ز حرمت می و مسکر به من مگو

خواهم جدا شوم زجهان از محن مکن

با من به جز ز دلبر من بوالحسن مگو

آیت الله که بی حب علی…

   درجهان منصب شاهی به گدایان زمان کارش نیست

چونبجز رشته نخی ارزش و سرمایه ی  بازارش نیست

خاک وافلاک جدایند و زهم فاصله دارند زیاد

غنچه یگل به خودش نازد و مقیاس به یک خارش نیست

قل هو الله یا احد یا هو

هر دلی که دچار لیلا بود

قصه ی روزگار لیلا بود

از کرامات عاشقی است اگر

نام مجنون کنار لیلا بود

شوق نوکری

 ذکرابوتراب عجب مستی آور است

 ایننام پیرِ میکده ی حوض کوثر است 

 اصلاهراس و باک نداریم از حساب

 محشرکلید باغ  جنان دست حیدر است 

ولایت

 مولا اگر نبود,ولایت نداشتیم

 روزحساب, باب شفاعت نداشتیم 

 عاشقنمی شدیم اگر مرتضی نبود

 نسبتبه اهل بیت ارادت نداشتیم 

به قرآن و …

به قرآن و به تورات و بهاِنجیل


قسم بر اِنفِطار و سوره ی فیل

ولایت قلعه ی مُستَحکَمی است

 بود حِصنِ امان حَق, ز تَضلیل

مجموع دو بیتی های تولایی و تبرایی

لب را بهجز از مدح علی وا نکنی

 با دشمن فاطمه مدارا نکنی

 گر منتظر یوسف زهرا هستی

 غیر از فرج از خدا تمنا نکنی

وقتش رسیده است,که …

 وقتش رسیده است,که سلمان مان کنی

مجذوب چند آیه ی قرآن مان کنی

ما بت پرستژ ی عشقیم,یاحسین

قرآن ز نی بخوان که مسلمان مان کنی

مست ساقی

باده گاهی ز عنب هست و گهی از رطباست

این همان است که در روی تو لب روی لب است


دم کشیدند همه سبزدلان در هیئت

چای سادات اگر سبز نباشد عجب است

خوش به حال من دیوانه

ذکر لبها و دلم هر سحر و شام علیست

عشق من , نور دلم , سرور و آقام علیست

عاقلی طعنه زنان خواند مرا دیوانه

خوش به حال من دیوانه که مولام علیست

 وحید محمدی

 

خدا یا بشر؟

یــک مـعــمـایی بـــه ســر دارم  عـجیـب

مـــاندهام حیران در ایــن شــــعر غریب

چـــونعــلی دانــــد رمـوز خــیـر وشـر

مــنخـــدا خـــوانـم عــلی  را  یــابشر؟

روز مادر…

برای وصف تو مادر دلم چه طوفانیست

هواییم من از امشب هوا چه بارانیست

وجای گنگ زبانی چومن که اینجانیست

بدون مادریت آسمان مصفانیست

دکمه بازگشت به بالا