خاصیت نگاه تو ما را خراب کرد
این آفتاب غوره ما را شراب کرد
مانده ام توی کار این دنیا که چرا حرفهات بی اثر است ؟!
توی این آسمان تنهایی چه کسی از شما غریب تر است ؟!
مثل بابات حیدر کرار حرفهایت به گوش کوفه نرفت
ول کن این قوم بی وفا را چون گوش این مردم از قدیم , کر است
به عشق روی حسین دل بهانه کرده حرم
ز پیچ و تاب فراقش صدا زنم که ز غم
آنانکه خاک را به نظر کیمیــــا کنند
از یمن تربت شه کرببــــــــــلا کنند
آنانکه دیده اند ضریح حســــــین را
آیابودکه گوشه چشمی به ماکنند
نفس مرا برای همیشه جواب کن
ان وقت رویگفته من هم حساب کن
این اشک هاکه حکم مسیح من است پس
چشم مراهمیشه پر از این شراب کن
اثری نیست و یکپیروهنی نیست شده
تکه های بدن پاره تنینیست شده
آنقدرداد زدم این پسر دخت نبی ست
بینجنجال صدای سخنی نیست شده
ای کشتی نجات زمان, کشتیم شکست
افتاده ام به ورطه ی گرداب خود پرست
در زیر تازیانه ی رگبار و صاعقه
پشتم خمید و رشته ی امید من گسست