شعر مدح امام حسين (ع)

ای کشتی نجات زمان,

ای کشتی نجات زمان, کشتیم شکست

افتاده ام به ورطه ی گرداب خود پرست

در زیر تازیانه ی رگبار و صاعقه

پشتم خمید و رشته ی امید من گسست

دستم بگیر و ساحل امنی ببر مرا

می ترسم از تلاطم این موج های مست

در عرشه ی سفینه ات ای نوح کربلا

جایی برای آدم کشتی شکسته هست؟!

هر کس که دید حال پریشان و زار من

تنها نهاد دست تأسف به روی دست

سوگند بر خدا که تو دریا دلی حسین

باید فقط به لطف تو چشم امید بست

از لطف چشم های تو کشتی قلب من

در ساحل عزای محرم به گل نشست

وحید قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا