شعر مناجات امام حسين (ع)

موج عشقت

از موج عشقت، اشک در جوش و خروش آید
با گفتن از تو، عاشقِ مدهوش هوش آید

از خَلعت شاهانه‌ی تو آبرو دارد
آن‌کس که در میخانه‌ی تو خِرقه‌پوش آید

حسین جان(ع)

من منتظر هستم که باشم‌بیشتر با تو
من منتظر هستم عزیزم پس خبر با تو

هرکس که دارد ادعای عشق میفهمد
طعم محبت را نمیفهمد مگر با تو

عزیزم حسین(ع)

بیا اجازه بده میهمان تو باشم
تمام آرزویم هست از آن تو باشم

منی که بنجلم و کس پی خریدم نیست
به چشم آیم اگر در دکان تو باشم

یاحسین(ع)

به نام نامی‌ات عرش معلیٰ عطرآگین است
همان ذکری که با ما از دم روز نخستین است

صدایی هم اگر باشد در عالم ، «یاحسین» ماست
تویی عشقِ حقیقیِ جهان ، باقی دروغین است

حسین جانم

از شوق، قلبم می‌تپد هر دم برای تو
می‌بارد ابرِ چشم‌هایم در هوای تو

عطر غمِ شیرین تو در جان که می‌پیچد
گُل می‌کند بر سینه‌ام شور عزای تو

جانم حسین(ع)

وا نکردم سفره ی دل پیش کس الا حسین

فرق دارد با همه بحث رفاقت با حسین

روضه می‌‌خواند یکی من هم که کارم گریه است

کار ما رونق گرفت آنجا که گفتم یا حسین

عزیزم حسین(ع)

در عراقی، جهت قبله ی ایران منی
از تولد سبب گریه ی چشمان منی

من اگر اشک نریزم نفسم می گیرد
تو بهشت وسط سینه ی سوزان منی

زیر پرچمت

چی شیرین تر از شوری اشکمه
دارم با غمت زندگی میکنم
یه عمره هواتو نفس میکشم
زیر پرچمت زندگی میکنم

تربت حسین(ع)

کدام خاک شبیه زمین کرب و بلاست؟
کدام روزِ دگر مثل روز عاشوراست؟

در این زمانه ی درد آفرینِ غم پرور
کدام خاک به جز تربت حسین شفاست؟

عشق است حسین(ع)

گر زندگی‌ام خلاصه یک دم باشد.
بگذار دمم گرم همین غم باشد

این گریه اگر مرهم هر زخم شماست
عشق است دلم اسیر ماتم باشد

غم حسین

غیر از غم حسین نخوردیم اگر غمی

ما را ز خاطرش نبَرَد فاطمه(س) دمی

ما بعد گریه بر غم او زنده میشویم

عالم ندیده بر خودش اینگونه ماتمی

ما ملت امام حسینیم

بی قیمتیم و قیمت ما می شود حسین
در اوج فقر، ثروت ما می شود حسین

زهرا میان عرش دعاگوی جمع ماست
وقتی که ذکر هیئت ما می شود حسین

دکمه بازگشت به بالا