شعر مدح و مناجات حضرت زهرا (س)

حِصن حَصین

گفتند که تو حِصن حَصینی بی بی
ماننــد علـی تــو بهترینــی بی بی

بی تــو ضــربان قلب عالم نزنــد
پس قلب تپنده ی زمینـی بی بی

طلیعه نور

شما , طلیعه ی نورید , از سپیده شدن
حقیقتی که عیان نیست از شنیده شدن

اگر تمام فلک را ز ابر , پرده کشند
وقار کم نکند ماه , از ندیده شدن

بانوی با هیبت حیدر

ای ذکر مناجات شب و خلوت حیدر
ای شیر ِ زنان , بانوی با هیبت حیدر
جز حیدر کرار , که قدر تو شناسد ؟
غیر از تو که داند به جهان قیمت حیدر

خورشید بهشت

غیر تو ای که همانند تو پیدا نشده ست
کنیه ی هیچ کسی ام ابیها نشده ست

نور در نوری و لبخند تو خورشید بهشت
مثل ذات تو خدا هیچ احدی را نسرشت

ما فاطمه داریم

هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم
گفتیم همیشه , همه جا فاطمه داریم
ننگ است بکوبیم درِ خانه هر کس
دنبال سرابیم چرا فاطمه داریم

زهرا پاره‌ی جان من است

مدح زهرا را همین جمله کفایت می کند
چادرش حتی یهودی را هدایت می کند

ظاهرا روی زمین آمد و الا بین عرش
تکیه بر کرسی زده بر ما حکومت می کند

یا زهرا(س)

زهرا اگر به صورت کامل بیان شود

زیر و زبر تمام زمین و زمان شود

گرچه خودش به پای علی پیر شد ولی

یک جلوه اش بس است که عالم جوان شود

دستگیری کن

تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم
تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم

نوبتِ ما می‌شود آیا ؟ به ما هم سر زنی
رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم

به روز حشر بگیرد حساب را در دست
کسی که داشته تیغ عذاب را در دست

کسی که بنت نبی در رکاب او باشد
چه حاجت است کند لعل ناب را دست

خدا کند

خدا کند که مرا فاطمی حساب کنی
به نوکری شده یک بار انتخاب کنی

شبیه قنبر مولا که نه ولی از لطف
مرا غبار قدوم ابوتراب کنی

خیرُ نِسا

قالَ جبریلُ فَیا ربّ ِ وَ من تحتَ کِسا
وحی شد اوّلهُم فاطمهُ خیرُ نِسا

مصطفی بود و علی بود وحسن بود و حسین
بعلُها بود و بَنوها و ابوها بفِدا

حق مادری

بر گردنم عمری ست حق مادری دارد
خورشید گونه رسم ذره پروری دارد

وقتی خدا فرمود: لو لا فاطمه…یعنی
بر کل مخلوقات زهرا برتری دارد

دکمه بازگشت به بالا