یک جرعه, مستی از می ِسرمد بیاورید
بوی گلی زگلشن ِاحمد بیاورید
تا شعله شعله, عشق ,غزل برکشد زدل
از نغمه نغمه , شور ,درآمد بیاورید
یک جرعه, مستی از می ِسرمد بیاورید
بوی گلی زگلشن ِاحمد بیاورید
تا شعله شعله, عشق ,غزل برکشد زدل
از نغمه نغمه , شور ,درآمد بیاورید
خیز و خود را بکن آماده که او می آید
منشین و بشو استاده که او می آید
بشنو از دور صدای قدمش را حس کن
نظر افکن همه بر جاده که او می آید
منتظر باش که گلبانگ ندایش شنوی
مرد میدان شو و آزاده که او می آید
عطر پیـراهن او میرسدم از هر جا
مژده ای عاشق دلداده که او می آید
می رسد از همه جا رایحه ناب ظهور
دور گـردون خبرم داده که او می آید
دل گواهی بدهد رؤیت او نزدیک است
زانکه این بر دلم افتاده که او می آید
باید آماده شوی تا که کنی استقبال
باید آغوش تو بگشاده که او می آید
شاعر : احمدی فر (با تخلص مبشّر)
هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟
من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟
گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است
خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟
امشب بهشت را به تماشا گذاشتند
امشب نمک به سفره دنیا گذاشتند
امشب بروی دامن نرجس از آسمان
ماهی بنام مهدی زهرا گذاشتند
ای منتهای آرزوی بی قرار ها
ذکر قنوت دائم شب زنده دارها
از بس که در فراق شما گریه کردهام
سجاده را ببین که شده شوره زار ها
این هفته زهر کجا مسیرم افتاد
دیدم که چراغ و ریسه بستیم همه
با گریه سلامی به تو داده گفتم:
در راه عبور تو نشستیم همه
با من مست بگوئیدکه میخانه کجاست؟
ساغروجام می و باده ی مستانه کجاست؟
روزگاریست که میخانه به میخانه روم
در پی ساقیم و ساقی فرزانه کجاست؟
سخت است آقا بی شما از دل سرودن
در بی نصیبی از نگاهت زنده بودن
وقتی هوایی نیست تا جانی بگیریم
دیگر دلیلش چیست پرها را گشودن
ای خاطرات جمعه ها, ای مهربانم
تنها غریب آشنا, ای مهربانم
از ابتدای خلقتم بستم دخیلی …
نذر تماشای شما, ای مهربانم
ای سرآغاز وصال همه دل ها به خدا
بی تو گم کرده دلم راه خدا را به خدا
ای که حیران شده یوسف سر بازار رخت
نظری کز قفس تن برهم تا به خدا
زلفت اگر نبود, نسیم سحر نبود
گمراه می شدیم نگاهت اگر نبود
مِهر شما به داد تمنای ما رسید
ورنه پل صراط, چنین بی خطر نبود
باز هم, صحبت فرداست قرارِ ما ها
باز هم, خیر ندیدیم از این فرداها
چقدر پای همین وعده ی تو پیر شدند
جگر “مادر ها” موی سر”بابا ها “