شعر مدح و مناجات

باقی گل قنبر

من ز باقی گل قنبرتان خلق شدم

به دعای سحر همسرتان خلق شدم

با دعایش شده ام مست شما در هیأت

و جگر سوخته ی دخترتان خلق شدم

داغ غمت

آنروز که به داغ غمت مبتلا شدیم

دلخون تر از شقایق دشت بلا شدیم

مایادمان که نیست ولی راستی حسین

بادرد غربت تو کجا آشنا شدیم

نام تو بلند است

نام تو بلند است به هرجا , خبری هست

هر جا که کریم است , گدا پشت دری هست

ما مشتری درهم اجناس تو هستیم

در کیسه بریز هرچه غم و خونجگری هست

نوحه بخوان

عمری ستپا به پای شما سینه می زنیم

با نوحههای کرب و بلا سینه می زنیم

یا مثلتو به صبح و مسا گریه می کنیم

یا مثلتو به صبح و مسا سینه می زنیم

نوکر سرای حسین

از آنخوشم که شدم نوکر سرای حسین

منمغلام کسی که بود گدای حسین

دو چشمداده خداوند تا که گریه کنم

یکیبرای حسن آن یکی برای حسین

یا سید الشهید

یا سیدالشهید عزیز خدا حسین

ای نورچشم حضرت خیرالنسا حسین

محکمگره بزن دل ما را به زلف خود

ای میوهی دل علی مرتضی حسین

حرمت بیت الحرام

درتن من جان علیست , خون به شریان علیست

هرطپش قلب من , ذکرعلی جان علیست

 

پتک به غمها بکوب , بردف تقوا بکوب

مست شدی پابکوب , مرشد مستان علیست

 

امیر دو عالم

جبریلی و هر آینه عرش است کنارت

ماتند همه از پر معراج مدارت

 

ما چاره نداریم به غیر از سر تسلیم

آهو چه کند با نفس شیر شکارت

 

ابالحسن

یا مظهرالعجائب دنیا ابالحسن

یا ایهالعزیز خدا , یا ابالحسن

 

وقتی غلام حلقه به گوش حسن شدم

بهتر بود صدات زنم با ابالحسن

 

ضرب در نور

 

دیده دو دو زده سرگرم کمی حیرانی است

جام نوشیده شده مستی آن پنهانی است

دست بر چشم نمالم , به خدا رؤیا نیست

قصد و منظور من آن جا که خودت می دانی است

روز امتحان

مادرم روز امتحان شده است

وقت رفتن به آسمان شده است

از غریبی وبی کسی حسین

دشمن دون چه شادمان شده است

آقا چه می شود

آقا چه می شود به غلامت کرمکنی

با گوشه نگاه دلش را حرم کنی

ازبس  که با گنه دلتان را شکسته ام

لایق نیم نگه به دل مضطرم کنی

دکمه بازگشت به بالا