شعر مدح امام حسين (ع)

مجال

دشمن مجال پا زدنت را گرفت و برد

یعنی حسین های تنت را گرفت و برد

دزدی ز ره رسید…خدا را نمیشناخت

عمامه و پیرُهنت را گرفت و برد

مردی به شیوه ای وقیحانه آمدو…

ته مانده های بدنت را گرفت و برد

نوبت به ساربان رسید و دم غروب

انگشتریِ یمنت را گرفت و برد

دندان…زبان…لبت…و خلاصه سنان پست

شیرازه های دهنت را گرفت و برد…!

شاعر : ؟؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا