شعر مدح و مناجات

وداع بافاطمیِّه

کاش می آمدی عزیزدلم , تا شود سبز روزگاردلم

کاش می آمدی ُّو گل می کرد , خنده برلعل غصِّه دار دلم

بس که از دل خبر نمی گیری , روزگارم سیاه وتلخ شده

کاش می آمدی که برگردد , شهد شادی   سرِ گذار دلم

بی سر شده

 بی سر شده بود و سر و سامانی داشت

 بی حنجره فریاد نمایانی داشت

یک روز به خونخواهی او می آیند

آن مرد غریب , آشنایانی داشت…

 میلاد عرفان پور

 

بحر طویل علوی – فاطمی

علی شاه علی ماه, علی نصر من الله

علی ورد لب هر دل آگاه

علی اصل وجودم, علی بود و نبودم, علی روی سجودم

علی ذکر لب رب ودودم

مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها

مادر گیتی نزاید همچو زهرا دختری

دختری که می کند بر کل زنها سروری

چشم گیتی تا ابد هرگز نبیند همچواو

دختری کو که کند در حق بابا مادری

شکر خدا حیدریم حیدری

شکر خدا مست می کوثرم 

شکر خدا فاطمه شد مادرم

شکر خدا اهل تولا شدم 

عاشق ذریه زهرا شدم

نقطه زیر باء بسم الله

حیدر که به ملک کل هستی شاه است

از حال تمامی بشر آگاه است

قرآن به طواف اوست دائم مشغول

چون نقطه زیر باء بسم الله است

مسعود یوسف پور

 

تو را می خواهم …

این روا نیست که از تو جز تو را می خواهم

توبه کردم پس ازاین فقط تورا می خواهم

همه جا به فکر من بودیُّ وهستی امّا

من فقط حرف زدم   آقا تو را می خواهم

مناجات با امام زمان عج

به یک نگاه تو بیدار می شود دل من

به یک کرشمه گرفتار می شود دل من

برای درک حضور تو ای گل نرگس

همیشه راهی گل زار می شود دل من

از تو نیامد خبری

طاقتم تاب شد و از تو نیامد خبری

جگرم آب شد و از تو نیامد خبری

عاشقانی که مدام ازفرجت میگفتند

عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری

 مهدی میری

 

آقا بیا …

صاحب عزای فاطمه آقا, بیا بیا

بزم عزای فاطمه بر پا, بیا بیا

بهر تسلی دل زینب دل حسین

با ذوالفقار حضرت مولا, بیا بیا

سال ها منتظر روز وصالت هستم

سال ها منتظر روز وصالت هستم

چشم در راه تماشای جمالت هستم

گر چه دورم ز تو امّا به خیالم آقا

صبح و شب معتکف کعبه ی خالت هستم

 

خوش به حال من مسکین …

سال ها منتظر روز وصالت هستم

چشم در راه تماشای جمالت هستم 

گر چه دورم ز تو امّا به خیالم آقا

صبح و شب معتکف کعبه ی خالت هستم 

دکمه بازگشت به بالا