دیشب کسی برای تو سجاده وا نکرد
بغضی ترک نخورد و گلویی صدا نکرد
انگار ما بدون حضور تو راحتیم
وقتی کسی برای ظهورت دعا نکرد
شاعر؟؟؟
دیشب کسی برای تو سجاده وا نکرد
بغضی ترک نخورد و گلویی صدا نکرد
انگار ما بدون حضور تو راحتیم
وقتی کسی برای ظهورت دعا نکرد
شاعر؟؟؟
اى دختر عقل و خواهر دین
وى گوهر دُرج عزّ و تمکین
عصمت شده پاى بند مویت
اى علم وعمل مقیم کویت
آقا سلام , محض رضای خدا نیا
وقت ظهور نیست, برای خدا نیا
اخبار پشت پرده ی بسیار می رسد
بوی خیانت از پس دیوار می رسد
باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
هر دست گدایی که به سوی تو دراز است
مفهوم قنوتی است که در بین نماز است
آن قدر نرفتیم که مرداب شدیم
همرنگ سکوت محو مهتاب شدیم
هر بار نشستیم و مرورت کردیم
از شرم لبان تشنه ات آب شدیم! …
شاعر؟؟؟
بدبخت می شود هر که ز مهرت رها شود
بیچاره می شود هرکه ز حبت جدا شود
دستش دراز نیست به هر جا و هر طرف
هر کس به درب خانه ی لطفت گدا شود
مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
قیامت موج گیسوی حسین است
صراط و محشر ابروی حسین است
طنین سور اصرافیل حتما
صدای شانه در موی حسین است
مسعود مهربان
لب تشنه بود , تشنه یک جرعه آب بود
مردی که درد های دلش بی حساب بود
پا می کشید گوشه حجره به روی خاک
پروانه وار غرق تب و التهاب بود
مریض آمده اما شفا نمیخواهد
قسم به جان شما جز شما نمیخواهد
برای پیش تو بودن بهانهایکافیست
بهشت لطف کریمان بها نمیخواهد
با یک نگاه محرم اسرار می شوم
پروانه وار میثم تمار می شوم
سرمست جرعه های توام, حضرت شراب
من جای کعبه, میکده هوشیار می شوم
مادر آل محمد (ص)
عرشیان یکسره تکبیر زنان آمدهاند
خیلِ خوبان بهشت خنده کنان آمدهاند
بوی یاس است و صدایی که فقط میگوید
مادرِ آل محمد به جهان آمدهاند
سرچشمه
امشب شده فرش و عرش در شادی و سور
گردیده نبوت و امامت به سرور
چون کرده عطا خدا به احمد, زهرا
سرچشمهی یازده چشمهی نور
بهشت
آن شب که به معراج تو رفتی از هوش
آن سیب بهشتی که به جان کردی نوش
با اذن خداوند کریم و رحمان
امروز شده بهشتِ تو در آغوش
رخسار
چون لحظهی مولود تو گردید, رسول
گویی که بود ذکر و ثنایی به لبش
رخسار تو را نبی ببوسید و گریست
آن روز ندانست کسی از سببش
حسن فطرس