شعر محرم و صفر
دائمُ الذّکر توام
دائمُ الذّکر توام … ورد زبان است “حرم”
قلب من گفت دلیل ضربان است “حرم”
“کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود”
قبله ی اصلی آن سنگ نشان است “حرم”
بین صحن تو قدِ سروِ نمازم نشکست
وطن اصلی ما سینه زنان است “حرم”
بابتش زندگی ام را بدهم می ارزد
معنی واقعی سود کلان است “حرم”
شده پسوند گُل ذکر “حسینم” … “حرمت”
به “حسین جانِ” تو سوگند,که جان است “حرم”
یک سفر رفتم و یک عمر , از آن میگویم
خاطره سازترین جای جهان است “حرم”
چند سالی ست که دوریم , من و کرب و بلا
دل من تنگ شده … دل نگران است “حرم”
خیس شد پرچمت از گریه ی دلتنگی من
همه ی بغض مرا در جریان است “حرم”
وسطِ جمعِ حرم رفته فقط زار زدم
بسکه گفتند,چنین است و چنان است “حرم”
کربلا مقتل تصویری هر روضه ی توست
گریه اندازترین مرثیه خوان است “حرم”
رضا قاسمی