شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)

بس کن

شبیه شمع , تمام تو آب شد بس کن
که مثل حال تو حالم خراب شد بس کن

برای غربت من باز چشم تو خون شد
دوباره بالش تو خیس آب شد بس کن

چقدر ناله‌ی “لالا بخواب محسن جان” ؟!
گُلت به پشت همین در گلاب شد بس کن

تو بین بستری و من به روی خاک سیاه
ترابِ غم به سرِ بوتراب شد بس کن

بیا و جان حسینت کمی بخند امشب
که رشته کوه امیدم مذاب شد بس کن

به غیر تو همه‌ی شهر , با علی قهر است
سلام‌های علی بی جواب شد بس کن

بخار شد همه‌ی پیکر تو مادر آب !!!
تنت به پیش نگاهم سراب شد بس کن

قنوت زخمیِ “عجل وفات” می‌گیری ؟!
دعای مرگ نکن مستجاب شد بس کن

رفیقِ راه علی از سفر نگو دیگر !!!
دلم به رفتنِ با تو مُجاب شد بس کن

 
  رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا