یا ام البنین(س)
ادب و غیرت ابالفضلت
همه مدیون مادری تو بود
هر کسی لایقش که حیدر نیست
این علامت ز برتری تو بود
به فلان وفلان تو گفتی نه
تا که یار آمد و حبیبت شد
تو مقاومت فراتر از همه بود
که علی آمد و نصیبت شد
پسرانت همه مرید علی
این برایت همیشه یک فضل است
افتخار شما همین بس که
پسرت حضرت ابالفضل است
در تمام مراحل عمرت
مادری کرده ای تو با احساس
خوش به حالت که دست بر تقدیر
تو شدی جانشین یک گل یاس
گرچه کرب وبلا نبودی تو
فکروذهنت مدام آنجا بود
در فراق حسین و عباست
دیدگانت همیشه دریا بود
خبر آمد که کاروان برگشت
کاروانی پر از غم و ماتم
آسمان مدینه ابری شد
دیده ها پر ستاره شد کم کم
تا که دیدی بشیر را گفتی
ای بشیر از حسین من چه خبر
پسرانم همه فدای حسین
از ضیاء دو عین من چه خبر
تا شنیدی حسین را کشتند
ناله ات از زمین به بالا رفت
جای زهرا براش ناله زدی
ناله ات تا به پیش زهرا رفت
بعد از آن روز گریه کارت شد
بهر دوری چار دلبندت
هر کسی از کنار تو رد شد
گریه کرد از فراق فرزندت
یادمانِ غروب عاشورا
روضه میخواندی از دل گودال
روضه میخواندی از غریبی و
روضه از سینه ای که شد پامال
تا که نیزه به او اصابت کرد
تیره گون آسمان عالم بود
نانجیبان مگر نمیدانید
این گلو بوسه گاه خاتم بود
حبیب باقر زاده