شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)
شبیه چشم شما چشم های تر دارد کسی که خاکِ حسینیه را به سر دارد
شبیه چشم شما چشم های تر دارد
کسی که خاکِ حسینیه را به سر دارد
تو گریه کردی و شد سرخ چهره, فهمیدم
که وقتِ روضه ی تو اشک هم جگر دارد
خدا به رویِ من و تو حساب وا کرده
که گریه ای بکنیم و حساب بردارد
هوای امشبمان فرق می کند انگار
نشسته مادری و دست بر کمر دارد
حسین روز و شبم را گرفته می دانم
برای عاشقی ام عقل درد سر دارد
فقط به تربتِ ارباب سجده می چسبد
همیشه سجده ی ما مزّه ی دگر دارد
مرا حواله نمودند خاکِ پا ببرم
هزار شکر که این خیمه رُفته گر دارد
میانِ روضه نشستیم و عاشقی می گفت:
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
کسی که داغِ برادر کشیده می داند
که رویِ قوَّتِ زانوی او اثر دارد
چقدر روضه ی نا گفته در گلو داریم
بیا به مجلسمان روضه ی عمو داریم
حسن لطفی