شعر شهادت حضرت زهرا (س)
آتش گرفت
آتش گرفت این در و آتش گرفت دل
افتاده بود مادر و آتش گرفت دل
در حیرتم دوزخ و درب بهشت , نه
می سوخت قلب حیدر و آتش گرفت دل
بعد از گذر ز کوچه که افتاد مادرم
افتاد بین بستر و آتش گرفت دل
آن موقعی که پیرهن دست باف را
می داد دست دختر و آتش گرفت دل
شعله وسیع تر شد و رفت کربلا
آنجا که سوخت معجر و آتش گرفت دل
یاسر مسافر
سلام.خسته نباشید.شعر فوق العاده زیبایی بود.
وبلاگتونم خیلی زیباست.بخوشحال میشم به وب منم سری بزنید.
علی یارت
حق نگه دارت?