شعر شهادت حضرت رقيه (س)

درد یتیمی

ناگفته ی بسیار از این غائله دارم
از درد یتیمی دل بی حوصله دارم

دیدند گل باغ توام نقشه کشیدند
بر ساقه ی نیلوفری ام سلسله دارم

دیشب سر سجاده ی زینب، نفسم رفت
از مادر تو ارثیه در نافله دارم

جا ماندم و از بس که دویدم پی ناقه
قدر همه ی قافله من آبله دارم

از نیمه شب گم شدنم تا دم آن طشت
صد خاطره ی تلخ از این قافله دارم

در شام فقط حرف اسیری و کنیزی ست!
من با دو سه تا واژه پدر مسئله دارم

ما پرده نشینان حرم را چه به بازار!؟
از دست اباالفضل عمویم گله دارم

 وحید قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا