شعر شهادت حضرت رقيه (س)
بابای شهید من
خدا را شکر برگشته است بابای شهید من
به خوبی پیش رفت آیا سفر، نورِ امید من ؟
در اینجا چند روزِ قبل جشنی را به پا کردند
گمانم با خبر بودند در راه است عید من
نگفتی راستی! به دست های من می آید ؟ نه؟
طناب دور دستانم ، النگوی جدید من؟
شبانه آمدی اما رخَت را خوب می بینم
به کار آمد خدا را شکر موهای سپید من
چه می شد تا بفهمد راست می گویم پدر دارم
همین شب دختر شامی می آمد بازدید من
نیاید هم تو را در شهر می گردانمت فردا
عجب فخری فروشم با تو بابای رشید من
شهریار سنجری