شعر وروديه محرم

تربتش هست شفا

دردمندم به عنایت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر…لحظه مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال…به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا…

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

 مرضیه عاطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا