شعر شهادت حضرت عباس (ع)

غرور ساقی

خوردیزمین و حیثیت لشکرم شکست

اصلیترین ستون خیام حرم شکست

فریادهای «انکسری» بی دلیل نیست

دراوج درد تکیه گه آخرم شکست

ازناله های «یا ولدی» در کنار تو

معلومشد که باز دل مادرم شکست

دردمرا فقط پدرم درک می کند

دیدمچگونه بال و پر جعفرم شکست

ساقعمود در سر تو گیر کرده است

نعرهزنم که وای سر حیدرم شکست

تو درمیان علقمه از پا نشستی و

دربین خیمه ها سپر خواهرم شکست

وقتیعمود خیمه کشیدم سکینه گفت:

دیدیغرور ساقی آب آورم شکست

آن شبکه سوخته ها همه دور زینب اند

گویدعمو کجاست ببیند سرم شکست

وقتیشتاب سیلی و مرکب یکی شدند

هرجفت گوشواره, زیر معجرم شکست

 قاسم نعمتی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا