شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
حنجرش پاشیده شد
حنجرش پاشیده شد
حنجرش از این سرش تا آن سرش پاشیده شد
وقت شیرش بود حیف
تیر جای شیر آمد جوهرش پاشیده شد
تیر از نزدیک خورد
پس بنابراین تمام پیکرش پاشیده شد
در گلویش گیر کرد
صحنه را تا دید قلب مادرش پاشیده شد
بود در آغوش شاه
دوخت حنجر را به قلب و در برش پاشیده شد
آخرین سرباز شاه
روی دستش پیش چشمان ترش پاشیده شد
نیزه ای بر خاک رفت
وقت بیرون آمدن سر تا سرش پاشیده شد
سید پوریا هاشمی