مستی من تویی به خدا یا ابوتراب
من را چه حاجتی ست به میخانه و شراب
مستی من تویی به خدا یا ابوتراب
عالم تمام قطره و دریا تویی علی
با ذکر نامتان همه را می کنم خراب
آئینه ی تمام نمای خدا , علی
یک گوشه از فضائلتان گشته صد کتاب
دارم یقین که عرصه ی محشر به دست توست
حاشا که نوکرت بشود لحظه ای عذاب
من کار خیر از پی عقبا نمی کنم
تنها به عشق توست اگر می کنم ثواب
ترسی من از حساب ندارم چرا که تو
فردا به جای نوکر خود می دهی جواب
آری اگر نظر بنمایی به ذره ای
روشنگر وجود شود همچو آفتاب
خواب و خیال من شده پابوسیت علی
اذن زیارتی بده بر این دل خراب
خواهی اگر شود همه عالم علی پرست
از چهره ات بکش صنما لحظه ای نقاب
یا قاهر العدو و یا والی الولی
سوگند میخورم که تویی ذکر مستجاب
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
اذن فرج بده تو بر آن ماه در حجاب
دست مرا رها نکن ای هست کردگار
مولا تو را به جان علی اصغر رباب
شاعر:ابراهیم لآلی