شعر وفات حضرت ام کلثوم (س)

عاشقان را غم سر نیست که سر ناچیزست
داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست

تیر این راه بر آیینه نشستن دارد
سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست

شعر وفات حضرت ام کلثوم (س)

نگاه آسیه ها محو درقداست اوست
حیا,ادب شده ی مکتب نجابت اوست

به شأن ورتبه ی او غبطه میخورد مریم
دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

شعر حضرت ام کلثوم (س)

از این که دخترشیر است وخواهر شیر است
بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است

برای شیرزن عصر خود شدن کافی ست
همین که خون علی در رگش سرازیر است

شعر حضرت ام کلثوم (س)

وقتی همه جا دور و برش زینب بود
 یعنی که  تمام  باورش زینب  بود

درشام که خطبه خواند با صوت علی
 از مستمعین  منبرش  زینب  بود
 

شعر مدح و مرثیه امام باقر (ع)

آمدم در پناه چشمانت
زایر هفت اسمان باشم
باقر علمِ ال پیغمبر
امدم در کلاستان باشم

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

دوسالش بوده وقتی شعله با آن در, درافتاده

دوسالش بوده وقتی مادرش پشت در افتاده

دوسالش بوده امّا خوب حس کرده ست دردی را

که از سنگینی اش مادر میان بستر افتاده

شعر روضه ترکی

زبانحال حضرت رباب باحضرت ششماهه

آناوین جانی سولان رنگیوه قرباندی علی
کربلاده سو بهاسی بولورم جاندی علی

ره تسلیم و رضادن بوگجه چیخما بالا
سینمه باخما یانان قلبیمی چوخ سیخما بالا

شعر مدح امام حسن (ع)

بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست
گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست

خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود
نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست

شعر مدح و ولادت حضرت زهرا (س)

قرّه العین مرتضی زهرا

بهجه القلب مصطفی زهرا

می شوم بنده زاد خانه ی او

میروم تا به عرش با زهرا

شعر مدح و ولادت حضرت زهرا (س)

خسران زده است هر که توکل نمی کند

بر خاک چادر تو توسل نمی کند

یا بلبلی که طوف سر گل نمی کند

قلبم میان سینه تحمل نمی کند…

شعر روضه حضرت ام البنین (س)

نمک به زخم پر از خون این جگر نزنید
کتاب غصه ی این خانه را شرر نزنید
به ساءلان نجیب مدینه بسپارید
که پشت خانه ی ام بنین به در نزنید

مرثیه حضرت ام البنین (س)

بعد از تو دیگر هیچ کس ام البنین نیست
یعنی زنی مانند تو مرد آفرین نیست

ام الادب , ام الوفا , ام الاباالفضل
غیر از تو وصف هیچ شخصی این چنین نیست

دکمه بازگشت به بالا