حرم تا قتلگه

حرم تا قتلگه را خواهرت دید
به زیر خنجر تیز حنجرت دید
لب عطشان وتشنه , نیمه جانی
تمام لحظه ها را مادرت دید

خوشم که حنجره من

خوشم که حنجره من برای توست,حسین جان

به سینه ام غم کرببلای توست,حسین جان

برای هر غم دنیا چرا به گریه بی افتم

سرشک دیده فقط در عزای توست,حسین جان

گذشته…

بی تو به این دنیا چه ماتم ها گذشته

آقا هزار و اندی از غم ها گذشته

دیگر توان دوریت بر ما نمانده

آب از سر غم دار آدم ها گذشته

 

سفیرالحسین علیه السلام

 از راه دور نوکر خود را صدا بکن

قدری به این سفیر خودتاعتنا بکن

تنها…شکسته…خسته وشرمنده ام حسین

مسلم غریب گشته برایش دعابکن

پیراهن سیاه تو

پیراهن سیاه تو من نمیدم به عالمی

دلم میخواد بیام آقا به کربلا محرمی

تا نبینم کربلا تو دل منم خونه حسین

حک شده روی قلب من, أنا مجنون الحسین

روضه ی محرم

دمی بیا و بخوان روضه ی محرم را

تمام آنچه که در دل به پا کند غم را

که تازه؛… تازه شود داغ بی کسی هامان

بخوان که هدیه کنم شور اشک نم نم را

خیلی دلم گرفته

خیلی خیلی دلم گرفته از ندیدنت

من زنده ام فقط برای اینکه ببینمت

تو هستی امیدی برای زنده ماندنم

خدا کند زنده بمانم تا ببینمت

بیخیال مشک

ای تیر تو راقسم به جان کمانت بیخیال مشک

ای تیر حرفت چیه با من بزن بیخیال مشک

ای تیر کاری به کار مشک من نداشته باش

بگذار برسد آب به اصغر من بیخیال مشک

آه از آن لحظه ای که

آه از آن لحظه ای که طوفان شد
کربلا قتله گاه قرآن شد
مرکب بی سوار شاه شهید
راهی خیمه گاه سلطان شد

حالا که می روی

 حالا که می روی کمی آهسته تر برو

آهسته از مقابل چشم پدر برو

قدری قدم بزن پسرم در برابرم

آرام تر شبیه نسیم سحر برو

نام تو هست

نام تو هست ذکر لبهای رقیه وقت خواب

مشک تو بوده تمام آرزوهای رباب

ای برادر می کنند بعد تو غارت خیمه ها را

دخترم را می زنند و می برند گوشواره ها را

از سر شب سوره ی

از سر شب سوره ی یاسین می خوانم حسین

خیمه ات میسوزد و من سینه سوزانم حسین

از حرم تا قتله گه راه زیادی نیست , نه

با چه حالی آمدم اینجا نمیدانم حسین

دکمه بازگشت به بالا