ای آمد و رفت دل ما سمت تو رایج
ما حاجت محضیم و شما باب حوائج
ما آمده ایم از کرمت بال بگیریم
این قصه ی دل را همه دنبال بگیریم
ای آمد و رفت دل ما سمت تو رایج
ما حاجت محضیم و شما باب حوائج
ما آمده ایم از کرمت بال بگیریم
این قصه ی دل را همه دنبال بگیریم
غصه هارا که میبرم از یاد
میشود خانه ی دلم آباد
واژه در واژه میزنم فریاد
شب میلاد او مبارک باد
عشق را در سحر نگاه کنید
ذکر خود را اله اله کنید
گاه تصویر ماه در چاه است
دل ما را محیط ماه کنید
خورشید و ماه آینه ی دیگر علیست
هفت آسمان به حلقه انگشتر علیست
آه ای جوان بیا به حسن اقتدا کنیم
زیرا که این امام علی اکبر علیست
گویند نگویید سگ کوی حسینیم
ما کشته ی یک گوشه یابروی حسینیم
جان داده اگر حضرت داداربه این جسم
از بهر همین بود که رهپوی حسینیم
چشم می بندی و بغض کهنه ات وا می شود
تازه پیدا می شود آدم که تنها می شود
دفتر نقاشی آن روزها یادش بخیر
راستی! خورشید با آبی چه زیبا می شود
من شیعه ی توام ,تو مرا سَروَری علی
ارباب عالمی و حبیب پیمبری
خورشید از تو نور گرفته ست ماه هم
در یا پر آب از کرم توست چاه هم
درحدیثی هست ازشیر خدا مولا علی
کز شعاع پرتوشنور جهان شد منجلی
گفت ایشان روزیهمراه بتول
نازنین ریحانهی باغ رسول
بازی ما پیداو ناپیداس برخیز
این بازی پستهمین دنیاس برخیز
دیگرتوانمتاق شد اتش گرفتم
چشمان خودواکن علی اینجاس برخیز
وقتی کفن آماده میکردم برات
پیچیده میشد در سرم زهرا صدایت
لبخندروز اولت,روز عروسی
گفتیکه جان عالمی مولا فدایت
علی پناه همه خلق و تو پناهعلی
میان کوچه تویی یک تنه سپاه علی
علی کنار تو قد راست می کند یعنی
وجود حضرت تان بوده تکیه گاه علی