چشم امید حیدر و زهرا به زینب
خورده گره تفسیر عاشورا به زینب
مثل پیمبرها ملائک میفرستند
صدها سلام از جنت الاعلی به زینب
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند
خیره سر هایی که زینب را تماشا میکنند
گاه با شمشیر و نیزه گاه با رقص و طرب
دور بی بی های روی ناقه بلوا میکنند
دچار درد دو چندان شدیم بعد از تو
چقدر بی سر و سامان شدیم بعد از تو
بیا ببین ز گریبان پاره معلوم است
چقدر زار و پریشان شدیم بعد از تو
این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست
این دوستی همراه اظهار مودت قیمتی ست
تنها نه اشکی که برایش بین روضه ریختم
حتی لباس مشکی ام روزی قیامت قیمتی ست
دختری میپرسه آبادی کجاس؟
این طرفها موکب شادی کجاس؟
باباجون میخوام برات گل بچینم
باغ سر سبزی که قول دادی کجاس؟
رونق هر صبح و هر شام محرم شد حسین
بازدم شد یاابوفاضل ولی دم شد حسین
نام او با هر دل آشفته بازی میکند
بهترین نقش و نگار روی پرچم شد حسین
رونق هر صبح و هر شام محرم شد حسین
بازدم شد یاابوفاضل ولی دم شد حسین
نام او با هر دل آشفته بازی میکند
بهترین نقش و نگار روی پرچم شد حسین
خوشابحال دلی که به دلبری برسد
به سفره ی کرم ذره پروری برسد
همه رعیت ارباب میشویم اما
غلام باادب اینجا به برتری برسد
کلامش نور , فعلش خیر , نامش دلنشین باشد
دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد
یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست
علی سوم و دست خدا در آستین باشد
با اشک شوق جاری از چشم تر سلطان
دارد خبرها میرسد از محضر سلطان
در جمع خوبانش دوباره دعوتم کرده
با مهربانی چشم ذره پرور سلطان
تکرار در تکرار هر سال خودم هستم
دنبال تو نه بلکه دنبال خودم هستم
عمری کمر بستم به گمراهی خود , افسوس
با چشم دل دیدم که دجّال خودم هستم
به فکر کربلا بودم در اوردم سر از مشهد
بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد
اگر که میل حج دارم چه جایی بهتر از اینجا
اگر قصد سفر کردم چه جایی بهتر از مشهد