شکر خدا زره زتنت در نیامده

شکر خدا زره زتنت در نیامده
با چنگ گرگ پیرهنت درنیامده

میخواستم که باز ببوسم لبت ولی
دیدم که تیراز دهنت در نیامده

خَلق و خُلق نبوی سیرت پیغمبر داشت

خَلق و خُلق نبوی سیرت پیغمبر داشت
اربا اربا بدنی در وسط محشر داشت
اشبه الناس حرم ,هستی لیلا اکبر
باغی از لاله بروی بدن پرپر داشت

هزار شکر بنای شما به دعوت ماست

هزار شکر بنای شما به دعوت ماست
شب محرم تو لحظه‎ی قیامت ماست

کسی که آمده روضه بهشت را دیده
هر آن کجا که عزای شماست جنت ماست

کمرم خم شده تا خوش قد و بالا شده ای

کمرم خم شده تا خوش قد و بالا شده ای
بخدا پیر شدم تا که تو رعنا شده ای
ای جوان مرگ حرم مادر تو نیست ولی
باعث و بانی موت من و لیلا شده ای..

بر دست پدر رفت تماشا بشود

بر دست پدر رفت تماشا بشود
مرحم به دل زخمی بابا بشود
هم مرتبه ی حضرت سقا بشود
شش ماهه ولی یکشبه آقا بشود

نمانده شیر برای رباب عزیز دلم

نمانده شیر برای رباب عزیز دلم
تو را به جان عزیزت بخواب عزیز دلم

تو رو به قبله ای از تشنگی و می‌گردد
برای تو جگر آب, آب عزیز دلم

تیر آمد و درست به حلقت فرو نشست

تیر آمد و درست به حلقت فرو نشست
در سینه ام دومرتبه رازی مگو نشست

جایی که بوسه گاه من و مادر تو بود
باور نمی کنم پر تیر عدو نشست

دو قدم سمت خیام و دو قدم بر میگشت

دو قدم سمت خیام و دو قدم بر میگشت
پدری که نگران سمت حرم بر میگشت

پسرش را به روی دست تماشا میکرد
چاره ساز همه در سینه خدایا میکرد

خواب دیدم قد کشیدی خوش قد و بالا شدی

خواب دیدم قد کشیدی خوش قد و بالا شدی
رفتی و آخر نشد که شاخ شمشادت کنم
آنقدر مادر برایت آرزو ها داشتم…
حرمله نگذاشت آخر تا که دادمادت کنم

این قبیله صفات ذوالمنن اند

این قبیله صفات ذوالمنن اند
گر چه عبداللهند, رب من اند

کرم این حرم موقت نیست
دم به دم میدهند, دائما اند

شیری از بیشه روان جانب میدان شده بود

شیری از بیشه روان جانب میدان شده بود
به سوی معرکه میرفت و رجزخوان شده بود

کفنی را به تنش کرده عموجان حرم
میچکد از لب او نام کریمان حرم

به لبت غیر ثنا گفتن معبود نبود

به لبت غیر ثنا گفتن معبود نبود
در صدای تو به جز نغمه ی داوود نبود

راه افتادی و من پشت سرت میگفتم
تازه داماد حرم رفتن تو زود نبود؟!

دکمه بازگشت به بالا