کاش میشد که شبی من هم شوم مهمان دوست
تا شبیه عاشقان جان را کنم قربان دوست
فکر و ذکرم این شده آیا به وصلش میرسم
خسته ام دیگر از این حیرانی و هجران دوست
گُلِ لبخندِ رویت میزند طعنه به هر سُمبل
به نام نامیِ تو میشود آقا شکوفا گل
و ای بالا نشین مدح شما را میکند بلبل
شکر خدا اهل کرم ما را خریدند
هر چند که نالایقیم اما خریدند
بی آبرو بودیم و بی ارزش ولیکن
محض رضای حضرت زهرا(سلام الله)خریدند
کی میشود دنیا خدایا پاک و نورانی
خسته شدم دیگر از این دنیای ظلمانی
شب تا سحر را سوختم من عین پروانه
خیرات شد خاکسترم مانند قربانی
گدای شیر یزدانم فقیر شاه مردانم
نمک پروده ی سلطان عالم پیر سلمانم
گهی مانند جبریل است و گاهی همچو پیغمبر(صلوات الله)
از این گونه تجلّی های او عمریست حیرانم
پر بیارید وقت پرواز است
در جنّت برای ما باز است
به گمانم زمان اعجاز است
عاشقان وقت مستی و ساز است
تو طبیب حاذق و من هم که بیمارم حسین
نسخه ای را مرهمت فرما که تب دارم حسین
الدواء عند الحسین و الشفاء عند الحسین
قاب گشته بین خانه, روی دیوارم حسین
ما را مسلمان کرده زهرا با دعایش
پس تا ابد هستیم مدیون عطایش
تا لحظه ای پایش زمین حتی نیاید
بال فرشته فرش گشته زیر پایش
خزون شده بهارمون
خراب روزگارمون
داری بدون من میری
پس چی میشه قرارمون
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
آهوی وحشی ام و عشق تو شد صیّادم
صید دام تو شدن روزی هر کس نشود
لطف زهراست که در دام شما افتادم
دردی که زهرا میدهد مانند درمان است
آنکه ندارد حب زهرا را مسلمان است؟؟؟
با دست خالی آمده پشت درش سائل
هنگام بر گشتن ولی یک پا سلیمان است
کمکم کن که مضطرم فضه
شد لگد مال پیکرم فضه
عجله کن بیا عزیز من
چادرم را بکش سرم فضه