جان سن قربان

واشد گره از ما به نگاهی به اباالفضل
هربار که گفتیم الهی به اباالفضل
ما کوه گرفتیم به کاهی به اباالفضل

آقای همه ارمنیان جان سن قربان
ای مقصد حاجات گران جان سن قربان

حضرت سقا

خانمان سوز بود آتشِ آهی گاهی
ناله‌ای می‌شکند پشتِ سپاهی گاهی
داری امید ولی نیست پناهی گاهی
دلخوشی گرچه به یک نیمه نگاهی گاهی

یا علی اکبر(ع)

یک جلوه است جلوه‌ی اعظم فقط علیست
یک معنی است معنی خاتم فقط علیست

آیات کبریاییِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ
آئینه خدای معظم فقط علیست

یا علی اصغر(ع)

دوساعت برای تو منت کشیدم
از این مردمِ بی مروت کشیدم

لبانت نشان دادم و خنده کردند
ولی منت این جماعت کشیدم

دلواپسم

داغ تو روزگارِ مرا گریه دار کرد
ای عشق‌جان چه با دل تو روزگار کرد

مانند مادران جوانمرده روز و شب
باید نشست پای غم تو هَوار کرد

غماهنگی گرفته مادر تو

الهی کاش چشمم تر نمی‌شد
و این گهواره بی اصغر نمی‌شد
خوشم با یادگاری‌هات ای کاش
که زخم ناخنت بهتر نمی‌شد

جانم حسن

روزی ما سر هر سفره به نامِ حسن است
تا کرم بین مقیمینِ مَقام حسن است

هرکه مجنون حسین است خودش می‌داند
که حسینی شده‌ی دست امام حسن است

یتیم امام مجتبی(ع)

بعدِ تو این حرمِ مرثیه‌خوان را چه‌کنم
یا تنی مانده به شن‌های روان را چه‌کنم

می‌وزد آهِ من و خش خش تو می‌آید
اینهمه دور و برم برگِ‌خزان را چه‌کنم

یا زینب(س)

چیزی نداشتیم اگر این غم نداشتیم
این غم نبود یک دلِ خُرم نداشتیم

تو آمدی برای همه ، این زمین اگر
قدرِ تو می‌شناخت جهنم نداشتیم

حسین من

چیزی نداشتیم اگر این غم نداشتیم
این غم نبود یک دلِ خُرم نداشتیم

تو آمدی برای همه ، این زمین اگر
قدرِ تو می‌شناخت جهنم نداشتیم

بابای من

خودم را می‌کِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه
غمم از یاد بُردم طعنه‌های کودکان را نَه

سرِ تو رفت و قولت نه یقینم بود می‌آیی
به عمه صبر دادی دخترِ شیرین‌زبان را نَه

بابای من

راحت‌تر است بابا خار از جگر کشیدن
تا که برای دختر یک شب پدر ندیدن

گفتم که بوسه‌ای و اُفتادی از نوکِ نِی
دیدی که کار من نیست از نیزه بوسه چیدن

دکمه بازگشت به بالا