همینکه رفتی موی سرم سپید شد و …
برایدیدن تو دیده نا امید شد و …
همانزمان که تو مشکت پر آب میکردی
صدایزوزه کفتار ها شدید شد و …
همینکه رفتی موی سرم سپید شد و …
برایدیدن تو دیده نا امید شد و …
همانزمان که تو مشکت پر آب میکردی
صدایزوزه کفتار ها شدید شد و …
چه درد ها که نشسته است در زمین خوردن
به پا و دست , به صورت , به سر , زمین خوردن
میان کوچه غریبی , که میدود پی اسب
و هرچه پیر تر , ساده تر زمین خوردن
برای رفتن تا بیکران فقط کافیست
گرفتن پری ازبالتان امام زمان(عج)
تفألی چو به حافظ زدم فقط دیدم
پر است حافظم از فالتان امام زمان(عج)
از لطف و مهر خود به دلم بیشتر نده
فرصت به حال متهم در به در نده
من با دلم که تنگ نشد از جدائیت…
قهرم تو هم جواب دلم را دگر نده
حق به عرش خود نوشت آقا علی باشد فقط
صاحب عزّ و جلال ما علی باشد فقط
غیر حیدر در جهان مولای دیگر نیستنیست
از ازل گفته خدا مولا علی باشد فقط
آن تیغ که آمد به سر من از پشت
کمتر به سرم بود ز ضرب انگشت
سنگین تر این تیغ رسیده به سرم
آن لحظه که زهرا به رخش آمد مشت
جواد دیندار
امپراطور دلم هستی و دل کشور توست
دل من جای تو جای قدم لشکر توست
ای شهنشاه بیا کشور خود را خون کن
که دلم تشنه یک ضربه ای از خنجر توست
لبم امشب دوباره شیرین شد
آسمان مدینه رنگین شد
به در خانه علی نور است
در خانه ستاره آذین شد
ای که بر چشم شور و بد لعنت