نقشه ی قتل علی بعد از نبی تنظیم شد
با جسارت های قُنفذ این سند ترسیم شد
محسنیه شد میان شیعه,در این روزها؛
از مقام روح و از تأثیر آن تکریم شد
نقشه ی قتل علی بعد از نبی تنظیم شد
با جسارت های قُنفذ این سند ترسیم شد
محسنیه شد میان شیعه,در این روزها؛
از مقام روح و از تأثیر آن تکریم شد
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند
دوتا کریم در عالم برای ما باشند
حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند
کبوتران همه راهی سامرا باشند
علی زهرای خود را بعد از آن فریاد پیدا کرد
بماند اینکه چادر را حسن در باد پیدا کرد
به غیر از در,که در هم خورد شد شرقی و غربی شد
زمان,خم شد شبیه فاطمه,ابعاد پیدا کرد
در موقع سپر شدنش محسن
کامل نگشته بود تنش محسن
زهرا به خانه بود و سپر می شد
هر دفعه موقع زدنش محسن
دارم غریب و آشنا را می شمارم
این خیل مشغول عزا را می شمارم
هی خواب می بینم پیاده در طریقش
درجاده دارم تیرها را می شمارم
اولین مرحله این است فقط رو بزنی
پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی
دومین مرحله این است که خود را بِبَری
مُهر با اصل برابر شده بر او بزنی
پدر هرجا که بودی یا نبودی مثل هم بودیم
به صورت در سپیدی در کبودی مثل هم بودیم
تو از بالای نی من از فراز ناقه افتادم
صعودش جای خود در هر فرودی مثل هم بودیم
در کوچه های روضه به اقبال می رسیم
داریم می رسیم اگر کال می رسیم
یک ماه,نه دوماه,نه در گریه برحسین
داریم به نتیجه ی یک سال می رسیم
مثل نماز, مثل دعا, صبح و ظهر و شام
ارباب را زدیم صدا صبح و ظهر و شام
ما لطف کرده ایم به خود بین روضه ها
ارباب لطف کرده به ما صبح و ظهر و شام
در گیر و دار قائله زینب اگر نبود
شلاق بود و سلسله زینب اگر نبود
میداد زجر٬ زجر دو چندان رقیه را
آن شب میان قافله زینب اگر نبود
یک کم از اشک تو در میزان دریا کم نبود
پیش غم های تو غم های دو عالم غم نبود
هر که از تو مستقیماً روضه ات را می شنید
بس که درهَم می شد٬ اصلاً چند روز آدم نبود
آه افتاد ماه در گودال
ماه افتاد آه در گودال
عمه با نیزه های دور تنت
ساخت یک بارگاه در گودال