دل کندن از دریا به ساحل بستگی دارد
به ماه نیمه,ماه کامل بستگی دارد
دل بردن و دل دادن و دل کندن و رفتن
کار جهان تنها به یک دل بستگی دارد
دل کندن از دریا به ساحل بستگی دارد
به ماه نیمه,ماه کامل بستگی دارد
دل بردن و دل دادن و دل کندن و رفتن
کار جهان تنها به یک دل بستگی دارد
هر خانه ای حالش به مادر بستگی دارد
در این حرم اما به خواهر بستگی دارد
وصل است آب ناب سقاخانه بر جنت
یعنی شفا اینجا به کوثر بستگی دارد
پرواز خواهم کرد سویت, پر که باشد
پر چونکه باشد می پرم باور که باشد
شاه و گدا فرقی نخواهد داشت این است
درک کریم از اینکه پشت در, که باشد
از شب میلاد تو اینگونه حاصل می شود
ماه, روز اول ذی القعده کامل می شود
گوئیا شان نزولش می شود ایران ما
هرچه بر موسی بن جعفر سوره نازل می شود
او تا نفس کشیده من انگار طاهرم
وقتی که با امام زمانم معاصرم
چون آینه غبار گرفته ست باطنم
از بسکه هر دقیقه رسیدم به ظاهرم
با عدالت باز آب و دانه را تقسیم کرد
قسمت همسایه و بیگانه را تقسیم کرد
بارها بین یتیمان بار روی شانه را
بعد در بازی خمید و شانه را تقسیم کرد
به سنگفرش و به حوض و به آب دقت کن
به طرز نقش, به رنگ و لعاب دقت کن
ببین چه طور نشسته به محضر گنبد
به صحنه ی ادب آفتاب دقت کن
نشنیده است از او احدی از قدیم, نه
در پاسخ فقیر و اسیر و یتیم, نه
فرزند اصل جاذبه و دافعه است او
نیمی برای خلق بلی هست و نیم نه
همینکه چشم گشودم دوازده شب رفت
چقدر فکر تو بودم دوازده شب رفت
شب دوازدهم آمد و دلم تنهاست
هنوز این دل دیوانه عاشق دنیاست
الهی چه می خواهی از بنده ات؟
که یک عمر بوده ست شرمنده ات
الهی شکسته پر و بال من
به هم ریخته حال و احوال من
گوش کن تا دردهایم را بگویم بیشتر
گیسوان غرق خونت را… ببویم بیشتر
در بیابان بودم و ترسیده بودم بارها
هر قدر از پشت سر,از روبرویم بیشتر
دست را بر طناب میگیرد
بچه را از رباب میگیرد
دست و پا میزند علی اصغر
تیر دارد شتاب می گیرد