عشق امیرالمونین

 

دائم به سرم فکر علی نیست که هست”

هرشب به لبم ذکر علی نیست که هست” 

دیگر  چه  سعادتی بود  بهتر  از این

در سینه ی من مهر علی نیست که هست”

مهاجر

 

 

آینه ی لطف و مهر

 

بازقلم در عطش کوثراست

تشنه یتوصیف یل خیبر است

آنکهچکیدست ز دریای عشق

نامگرفته ست ز اعلای عشق

حرف دل است

 

            حرف دل است آمده و رد نمی شود             

او بوده است پس علی آمد نمی شود

          کعبه مکان جلوه ی او باشد و زمان           

هرگز به روح جاری او سد نمی شود

قبله ی مردم

 

درساعتی شگفت, مکعّب شکست و بعد

مردیبه جای قبله ی مردم نشست و بعد

 

رکعـتشـدو نمـاز شدو حمـد و سوره شد

آمـدطلسم مسجـدیـان را شکــست و بعد

کیست این بانو …

کیست این بانو که هرجا می گذارد پا  سر است!

خاک پایش از تمام مردم دنیا سر است!

در به خاک پایش افتادن تأمل نارواست

هر که نشناسد در این هنگامه سر از پا  سر است!

آیت الله که بی حب علی…

   درجهان منصب شاهی به گدایان زمان کارش نیست

چونبجز رشته نخی ارزش و سرمایه ی  بازارش نیست

خاک وافلاک جدایند و زهم فاصله دارند زیاد

غنچه یگل به خودش نازد و مقیاس به یک خارش نیست

بیرق دجال

متوکل شدن چه آسان است در دلی میلشر اگر باشد

سهم ابلیس می شود انسان از خدا بی خبر اگر باشد

می کشد شعله روح شیطانی از دل ازدحام و می شکند

حرمت عصمت خدا, حتی فاطمه پشت در اگر باشد

اما نمی کشی!

مویم سپید می کنی اما نمی کشی

جانم به لب رسیده که من را نمیکشی 

از پیرمردهای عزایت شنیده ام

ما را که پیر کرده ای آقا نمی کشی 

مناجات امام حسین(ع)

چون ز پشت ذوالجناح آمد فرود

بر سجود افتاد و رخ بر خاک سود

در دل گودال کردی بس سجود

شد ز فرط سجده رخسارش کبود

گفت ای فرمانده امر قضا

این سر تسلیم و این کوی رضا

غم هادی دارم

اهل دردم غم هادی دارم

سامراییاست دل بی تابم

زنده یفیض مدام یارم

مرده ییک نفس سردابم

فخر آسمان

نقی! نامی که فخر آسمان است

تلفظ کردنش حظ دهان است

ز القاب امام ِ هادیِ ماست

امامی که عزیز شیعیان است

به قرآن و …

به قرآن و به تورات و بهاِنجیل


قسم بر اِنفِطار و سوره ی فیل

ولایت قلعه ی مُستَحکَمی است

 بود حِصنِ امان حَق, ز تَضلیل

دکمه بازگشت به بالا