از لگد ها به روی “در” , دو سه تا جا مانده
فکر کردند علی , بی کس و تنها مانده
میخِ دَر , شاهدِ این است بدانیم همه…
تا کجا …پای علی , حضرت زهرا مانده
از لگد ها به روی “در” , دو سه تا جا مانده
فکر کردند علی , بی کس و تنها مانده
میخِ دَر , شاهدِ این است بدانیم همه…
تا کجا …پای علی , حضرت زهرا مانده
تمامِ غصه از اینجا شروع شد : “یک دَر…”
که بی ملاحظه افتاد , روی یک مادر
حرامیان همه از “دَر” عبور میکردند
و بدتر از همه چشمانِ فاتحِ خیبر
به عرش…مَجمر و اسپند , از زمین ببرید
به خاک , سجده ی شکرانه از جبین ببرید
به کافران و مجوسان , خبر ز دین ببرید
خبر به محضرِ ارباب , اینچنین ببرید:
یک و ماه و نیمه گوشه ی خونه
افتادی و بی حال و بی جونی
هرشب نگاهت با دلم میگه:
دلخوش نباشم , که تو می مونی
بیخیالِ تمام این دنیا
بیخیالِ تمام دشمن ها
ما عمل میکنیم بر حکمِ
خاندان و سلاله ی زهرا
این شهر خالی جای ماندن نیست
اینجا برای زندگی سخت است
هرکس که این شب ها کنار توست
الحقُ والانصاف خوشبخت است
بینِ این شهر , کسی فکر خدا نیست حسین
بخدا در دلشان , مهر و وفا نیست حسین
نامه دادند بیایی … ولی انگار هنوز…
این دیارِ پدری , جای شما نیست حسین
هرآنکه در دل خود عِرق و غیرتی دارد
همیشه شوقِ وصال و شهادتی دارد
جهان نظاره کند این شکوه ایران را
که شیعه از کرمِ حق چه عزتی دارد
حرم, ورودیِ بابُ الجواد یادت هست؟
گلایه و غم و دردِ زیاد , یادت هست؟
دعای اینکه “خودش هرچه داد…” یادت هست؟
صدای “پیرزنِ بیسواد” یادت هست؟
نشسته روی لبم باز نام حضرت صادق
نوشته اند مرا هم , غلام حضرت صادق
فدای لحن فصیح و پیام حضرت صادق
ستون مذهب ما شد , کلام حضرت صادق
السلام علیک یا حمزه
جان عالم فدایتان آقا
السلام ای عموی پیغمبر
نور چشمان حضرت طاها
خبر رسید : که مادر شده است کوثر عشق
نشسته دلبر این طایفه , برابر عشق
حسن امید دو عالم , حسن برادر عشق
بیا و مژده بگیر از پدر و مادر عشق