بال و پرم شکست

در هجره‌ام مقابل چشمان مادرم
در سجده بودم و لگدی بر سرم نشست
این غم کجا برم، به که گویم که بی حیا
با ناسزا به فاطمه، بال و پرم شکست

حُسنِ خلقت

نام تو را تاج کریمان می‌نویسم
با خط زر در عرش رحمان می‌نویسم

از تو سخن گفتن اگر چه کار من نیست
مدح تو را در حد امکان می‌نویسم

دائم‌الْاِکرام

ای همسر با عزت طاها خدیجه
ای شأنِ تو بالاتر از بالا خدیجه
اوجِ مقامت فوقِ اَوْاَدْنا خدیجه
تو دائم‌الْاِکرام هستی یا خدیجه

ظهور علم

گوهر از بطن دریا تا هویدا می‌شود امشب
جمال ایزد منان تجلا می‌شود امشب

ملک در باغ رضوان است دست افشان، که از ره کِی
گل زهرای مرضیه شکوفا می‌شود امشب

سخت است

سخت است پیش چشم پسر, دست و پا مزن
جانِ جواد, مادر خود را صدا مزن

حالا که زهر شیره‌ی جانِ تو را کشید
آتش به جان این جگر مبتلا مزن

فقط علی

گاهی نگاه کن همه جا را هدف کجاست
باید به هوش باشی در این جاده, طَف کجاست

بعضی خواص را بِنِگر دورِ مصطفی
تا پِی بَری به ظاهر و باطن, شرف کجاست

باد صبا

نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد
درخت میوه بدون ثمر چه فایده دارد

اگر به غیر علی یاعلی دمد ز نوایش
نوای دلخوش شانه به سر چه فایده دارد

ابن‌الرضا

شمیم عطر رحمت می‌وزد از کوچه‌ها امشب
دوباره دیده شد در آینه وجهِ خدا امشب

میان گاهواری که ملک گهواره جنبان است
به جلوه آمده روی علیِ مرتضی امشب

جود و عطا

سلام معنیِ توحید یا امام جواد
سلام مَاْمَنِ امیّد یا امام جواد

مدینه نور گرفت از جمال زیبایت
تویی عشیره‌ی خورشید یا امام جواد

قاتلت آشناست

قاتلت آشناست واویلا
همسرت بی وفاست واویلا

بدنت تیر می‌کشد, یعنی
مرگ بهرت شفاست واویلا

هوای روضه‌

مثل شمعی آب باید گشت پای روضه‌ات
بال باید زد دمادم در هوای روضه‌ات

اعتقاد ما دو چندان می‌شود در تکیه‌ها
رزق ما را می‌دهد اشک عزای روضه‌ات

قتیل گریه‌

دارم از طفلی خودم را بی قرارت می‌کنم
هر چه دارم یا ندارم را نثارت می‌کنم

تو قتیل گریه‌ای, پس من برای گریه‌ام
دیده‌ام را وقف چشم اشک بارت می‌کنم

دکمه بازگشت به بالا