ذکر یا حیدر به جانم نور ایمان ریخته
یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته
می دهد از ناودان کعبه حاجت بیشتر
آب باران نجف که زیر ایوان ریخته
ذکر یا حیدر به جانم نور ایمان ریخته
یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته
می دهد از ناودان کعبه حاجت بیشتر
آب باران نجف که زیر ایوان ریخته
دانه را صیاد می پاشد، کبوتر میخورد
زحمتش را می کشد مولا و نوکر میخورد
خلقتم دست خدا بود و علی و فاطمه
ریشه ام حتماً به سلمان یا ابوذر میخورد
می کشند امشب مرا بالا و بالا از نجف
سود بالا می دهد بازار دنیا از نجف
اهل ایرانم ولیکن لهجه دارم چون عرب
مادرم اهل مدینه هست و بابا از نجف
قصد دارم اثری از لب کوثر بکشم
تاکه دست از می و میخانه وساغر بکشم
وقت معراج، هوالهوی مکرّر بکشم
به خدا رو کنم و سمت نجف پربکشم
مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم
شیطان بزرگ، شیطنت کرده
با دین خدا مخالفت کرده
با بغض بگو که بشنود مکرون
نقّاش فرانسوی غلط کرده
ای ابر پرُ باران در این عصر کویری
دست مرا پُر کن در ایام فقیری
صحرا به صحرا آمدم دنبالت آقا
بوسه به پایت می زنم در هر مسیری
تاج سر دو دنیا امامتت مبارک
ای ذوالفقار مولا امامتت مبارک
اِغفِرلَنا ذُنُوبا، نَشکُوا اِلیکَ آقا
مُردیم یَا اَبَانا امامتت مبارک
از غرورم نمانده هیچ اثری
هستیم را گرفت میخ دری
مادرم را به پیش چشم علی
بی هوا می زدند چل نفری
دانه را صیاد می پاشد، کبوتر میخورد
زحمتش را می کشد مولا و نوکر میخورد
خلقتم دست خدا بود و علی و فاطمه
ریشه ام حتماً به سلمان یا ابوذر میخورد
برسانید نگار و سر و سامان مرا
بگذارید سر راه حرم، جان مرا
کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند
لطف پی در پی سلطان خراسان مرا
هنوز دل نگرانم از آن دوشنبه به بعد
هنوز آه نهانم از آن دوشنبه به بعد
مراشکسته در این خانه خنده های زنم
کسی نبود که حرفی مگو به او بزنم
در تشت می ریزد جگر، امّا کمی سبز
انگار می ریزد به زخمش مرهمی سبز
از خنده های همسرش خیری ندیده
آمد کنار اشک سرخش همدمی سبز