جانم حسین

خورد در عالم ذر تا نظر ما به حسین
سجده کردیم که شد گرم سر ما به حسین

فاطمه دست کشیدست به چشم تر ما
گره خوردست اگر چشم تر ما به حسین

چه معراجی

دلم میخواست معراجت ببینم
چه معراجی عجب رنگین کمانی

نرو دیگر! تو رفتی سنگ خوردم
بیا قولی بده دیگر بمانی

قید دنیا را بزن

آفتاب روز ها و ماه شب شو با حسین

فارغ از عجب و ریا کبر و غضب شو با حسین

کربلایی!مفت‌خود را دست این و آن نده

دستچین مادرش شو منتخب شو با حسین

سیر الی الله

شادی برای مردم و ماتم برای ما
خنده برای خلق ولی غم برای ما

خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما
چه خیرها که داشت دودرهم برای ما

جانم حسین

آفتاب روز ها و ماه شب شو با حسین
فارغ از عجب و ریا کبر و غضب شو با حسین

کربلایی!مفت‌خود را دست این و آن نده
دستچین مادرش شو منتخب شو با حسین

قلوب من والاه

جان فدای عزای محترمش
چه شکوهیست در بساط غمش

قبره فی قلوب من والاه
آمدی روضه، آمدی حرمش

سائلم مرد کریمم

زحمتی را که پدر از  کار طفلان می‌کشد..
گرچه باشد سخت!با شوق فراوان میکشد

پای لنگان و مسیر سخت و شیطان در کمین..
زحمت کار مرا شاه خراسان میکشد..

رضا جان

در ابتدای وصف تو پایان مرا گرفت
حالم کویر بود که باران مرا گرفت

نان تو مزه کرد مسلمان تو شدم
به به چه خوب،نان کریمان مرا گرفت!

ماتم برای ما

شادی برای مردم و ماتم برای ما
خنده برای خلق ولی غم برای ما

خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما
چه خیرها که داشت دودرهم برای ما

عزیز زهرا

ای جان مسیح را مسیحا!
خیرالمثل خدای اعلی

یک جلوه ی عزت تو امروز
صد جلوه ی عزت تو فردا

گریه عشاق

صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری..
خبر ز گریه عشاق در سحر داری

به گردن تو فتاده همیشه زحمت من
ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن

حرم بی زائر

سالیانیست ز عاشق شدنم
به لب خلق سخن افتاده
بارها گفته ام‌ و میگویم
دل من دست حسن افتاده

دکمه بازگشت به بالا