به میدان میروند این دو برایت

به یا قدوس به یارب به زینب
عبادت میکند هرلب به زینب
خدارا دیده ام امشب به زینب
بدهکار است این مذهب به زینب

یا رقیه بنت الحسین

روی پیکر سری داشتی یادته
رگای حنجری داشتی یادته
من ی روز بابایی داشتم یادمه
تو ی روز دختری داشتی یادته؟

باباجان

با سر رسیدی بی سر گودال باباجان
ار ذوق دارم میروم از حال بابا جان

حس میکنم جا خوردی از وقتی مرا دیدی
راحت بگو در صورتم بابا چه ها دیدی

رسیدیم

رسیدیم اینجا دل من تکان خورد
چه شد ناگهان محمل من تکان خورد

رسیدیم و طوفان رسیده ست حالا
چرا پرده محملم رفت بالا

خیمه را برپا کنید

طی شده منزل به منزل در هوای سوختن
نیست از ما هرکسی که نیست پای سوختن

هرچه میخواهد بیاید!باز عزت با من است
نوبتی باشد اگر اینبار نوبت با من است

پرچم روضه

باز دعوتنامه را دادند و ماهم آمدیم
باز هم گریه‌کنان با اهل عالم آمدیم

چادرش را داده تا ما پرچم روضه کنیم
زیر دِین مادری با قامت خم آمدیم

سوختن با روضه

غم اگر از توست مردن پای این غم راحت است
سوختن با روضه و با اشک و ماتم راحت است

بعد سیصد سال اگر نام حسین آمد وسط
سوی جنت رفتن حوا و آدم راحت است

حاضرم غربت ببینم

حاضرم غربت ببینم بیشتر اما تو نه
دربه در باشم دراین کوه و کمر اما تو نه

حاضرم بین صدای طبلهای کوفیان
محتضر باشم من از داغ پسر اما تو نه

کم کم غروب شد

کم کم غروب شد همه رفتند خانه ها
پشت سرم چه زود درآمد بهانه ها

کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدند
در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدند

پرچمی بر عرش

روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند
از من و تو سمت باب القبله نوکر ساختند

پرچمی بر عرش کوبیدند اینجا روضه است
دسته سینه زنی پشت پیمبر ساختند

یک گلوی نازک

تشنه ای با تشنه ای آمد سپاهی رفت عقب
لشگر آماده ی کوفه ز آهی رفت عقب

رو زد اما روی اورا برزمین انداختند
بچه ترسید از صدای طبل شاهی رفت عقب

یا مسلم ابن عقیل (ع)

اگرکه نامه من محضرت بیاید چه
خبر زآمدن لشگرت بیاید چه

چقدر از روی هربام سنگ میخوردم
شکستگی سر من سرت بیاید چه

دکمه بازگشت به بالا