کربلا این سرزمین پر بلا
گشته مهمان خانه ی خونِ خدا
عشقبازی میکند با شور وشِین
عاشق است او…عاشقِ مولا حسین
کربلا این سرزمین پر بلا
گشته مهمان خانه ی خونِ خدا
عشقبازی میکند با شور وشِین
عاشق است او…عاشقِ مولا حسین
لبم بوی پدر دارد عمو جان
سرم شوق سفر دارد عمو جان
عمو تمام سنگها بر صورتم خورد
یتیمی درد سر دارد عمو جان
شاعر؟؟
پابرهنه شد به میدان رد
داد میزد عمو رسیدم من
دست من هست پس نبر دیگر
تیغ زیر گلوت رسیدم من
چشمهای خرابه روشن شد,السلام علیک سر,بابا
می پرد پلک زخمیم از شوق,ذوق کرده است این قدر بابا
در فضای سیاه دلتنگی,چشمهایم سفید شد از داغ
سوختم,ساختم بدون تو,خشک شد چشم من به در بابا
نمی از جام ناب میخواهم
خمره خمره شراب میخواهم
بهر گریه برای خون خدا
کی زحق من ثواب میخواهم ؟
اجداد من همه سگ کوی تو بوده اند
در شهر ما غلامی کوی تو سنت است
شاعر؟؟
حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش
سوگند خورده است به ماه محرمش
شبهای قدر محترم و با فضیلت اند
امّـا نمی رسند به شبهای مـاتمش
خالی شد از نبودن تو زیر پای من
قحط امید آمده بین صدای من
ترس همیشگیم همین است یک نفر
در خدمت نگاه تو باشد به جای من
کم کم سیاهی علمت دیده می شود
آثارخیمه های غمت دیده می شود
افتاده سینه ام به تپش های انتظار
از روی تل دل؛ حرمت دیده می شود
شاعر؟؟؟
مقصود و مراد اهل راز است علی
تفسیر بهشت دلنواز است علی
تبیین زکات سر حج روح جهاد
حیثیت روزه و نماز است علی.
آمد به جهان مبشر آزادی
مصباح هدایت بشر در وادی
رسواگر هر حکومت الحادی
سرچشمه ی معرفت امام الهادی
عباس خوش عمل
حق روز ازل کل نعم را به علی داد
بین حکما حکم حکم را به علی داد
معنای یدالله همین است و جز این نیست
کاتب که خدا بود قلم را به علی داد