شعر عيد غدير خم

عرش

لوح و قلم ، کرسی و عرش و ذات هو را

باید از او جویا شد ، اسرار مگو را …

در کوچه و پس کوچه های آسمان ها

جبریل هم یک نیمه شب ، گم کرد او را

یاعلی و یاعلی

دلخوشم با روزهای رفته و طوفانی ام

قصه ها دارد نگاهِ ابری و بارانی ام

 در خودم این روزها غرقم چنان گرداب ها
 

در خودم این روزها سرگرمِ سرگردانی ام

سم الله

خدا می‌خواست بنویسد که بسم الله یعنی چه!

صراط المستقیمش چیست آیا؟ راه یعنی چه؟

بفهماند به مهر و ماه اصلا ماه یعنی چه!

به شاهان جهان گوید مراد از شاه یعنی چه؟

گاه

یا علی! جانم فدای جانِ تو
میهمانم از ازل ، بر خوانِ تو

گاه ، میثم می‌شوم در خاطرم
سر به دار ، امّا ستایش‌خوانِ تو

حضرت مشگل گشا

آنکه یک عمر است دارد مستجابم میکند
حتم دارم که به وقتش آفتابم میکند

قوره ای کالم ولیکن حضرت مشگل گشا
میپزد از بس مرا تا که شرابم میکند

لبیک ابالحسن‌ حیدر

آیه ای دلنواز نازل شد
آیه از حجتی حکایت داشت
شد رسالت منوط برابلاغ
ماجرا ریشه در ولایت داشت

حب علی

بی روی علی شعر من آرایه ندارد
بی اذن علی، نطق، درونمایه ندارد
بی نام علی قرآن یک آیه ندارد
بی حب علی دین بخدا پایه ندارد

جانم علی

من افتخار می کنم که افتخار حیدرم
به وجد آمده ترین از اقتدار حیدرم
نه بی قرار رزم نه که بیقرار حیدرم
نگیر دست کم مرا که ذوالفقار حیدرم

شاهِ صاحب کرم

لطفِ پروردگار را خواهم
یک نسیم از بهار را خواهم
خلوتی در کنار را خواهم
دوری از روزگار را خواهم

علی والا

پس از خلق علی حال خدا یکباره بهتر شد
مسیر صدهزارن ساله در یک شب میسر شد

خدا میخواست رویش را ببیند خلق کرد او را
خداهم بعد خلق مرتضی حیدر خدا تر شد

مولا امیرالمومنین

ای قبله گاهِ مسلمین، مولا امیرالمومنین
ای کعبه ی اهلِ یقین، مولا امیرالمومنین

نفسِ محمّد یاعلی، روحِ مجرّد یاعلی
مهرِ تو بی حَد یاعلی، مولا امیرالمومنین

باد صبا

نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد
درخت میوه بدون ثمر چه فایده دارد

اگر به غیر علی یاعلی دمد ز نوایش
نوای دلخوش شانه به سر چه فایده دارد

دکمه بازگشت به بالا