شعر محرم و صفر

شب اخر

شب آخر است امشب شب اخر من و تو
چه قیامتی ست اینجا شده محشر من و تو

برویم دربیابان بکَنیم هرچه خار است
نگران بچه ها شد دل مضطر من و تو

حسین من

دچارتم توام دچار منی
معلومه خیلی بی قرار منی
معلومه از نگات به قلب صحرا
یه امشبو فقط کنار منی

سقای کربلا

دل بـــه دریـــا زد و دریـــای دعا پشـــت سرش
یـارب او را بـــه سلامـــت برســـان از ســـفرش

مـــاه اگـــر رفـــت کواکـب هـــمه سـرگردان اند
مـــاه رفـــت از حـــرم و اهــل حـــرم منتظرش

جان سن قربان

واشد گره از ما به نگاهی به اباالفضل
هربار که گفتیم الهی به اباالفضل
ما کوه گرفتیم به کاهی به اباالفضل

آقای همه ارمنیان جان سن قربان
ای مقصد حاجات گران جان سن قربان

حضرت سقا

خانمان سوز بود آتشِ آهی گاهی
ناله‌ای می‌شکند پشتِ سپاهی گاهی
داری امید ولی نیست پناهی گاهی
دلخوشی گرچه به یک نیمه نگاهی گاهی

ذکر یا ابالفضل

نه حرف پیاله و شراب است
نه صحبت زلف و پیچ و تاب است

توصیف تو کار هرکسی نیست
تعریف تو کار بوتراب است

قلب دریا سوخته

به تمنای لب تو قلب دریا سوخته
صورتت افتاده روی خاک وصحرا سوخته

پیکرت را جمع کردم قد یک گهواره شد
زیر خورشید عراق این قد و بالا سوخته

پرچم سبزِ اباالفضل

ابر اندوهیم و چشمی غرقِ نَم داریم ما
سالیان سال از داغ تو می باریم ما

گریه..،تنها بر مصیبات عظیم‌ات جایز است
غیر از این گریه ز هرچه گریه بیزاریم ما

یا قمرالعشیره

شیر میدان دار بودی پس چرا افتاده ای
ای امان خیمه‌ها از چه ز پا افتاده ای

من گُمَت کردم ، میان دشت حیرانم مکن
دست و پایی زن بدانم که کجا افتاده ای

اربا اربا

نگاهت کردم اما درهمی تو
میان لخته خونها مبهمی تو
تورا قطعه به قطعه چیدم‌ اما
چرا هرجور میچینم کمی تو

ولدی علی اکبر

می‌روی میدان علی اکبرم قبل از همه
از تو دل کندند پس اهل حرم قبل از همه

می‌روی و میبری دل‌های اهل خیمه را
دلربایی می‌کنی ای دلبرم قبل از همه

یا علی اکبر(ع)

یک جلوه است جلوه‌ی اعظم فقط علیست
یک معنی است معنی خاتم فقط علیست

آیات کبریاییِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ
آئینه خدای معظم فقط علیست

دکمه بازگشت به بالا