شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

بانو بگو که حالت خوب است و بهتری
من آب میشوم که تو در بین بستری
حیدر حریف غصه و غم ها نمیشود
این زندگی بدون تو معنا نمیشود

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

گریه نکن فضه ببین حالم چه خوب است
زهرا همان زهرا فقط وقت غروب است
گریه نکن فکری به حال بچه ها کن
فکری به حال پر و بال بچه ها کن

شعر روضه حضرت زهرا س

از چشم های بچه ها دنیا بیاُفتد
وقتی که در بستر تنِ بابا بیاُفتد

بابا که بیمار است بیمار است دختر
بابا نباشد از غذا حتیٰ بیاُفتد

شعر زبانحال امیرالمومنین(ع)

تو بیقراری و من نیز بیقرارترینم
که من غریب ترین مرد در تمام زمینم

کشیده است از آن سو مدینه تیغ به رویم
نشسته است از این سو فراق تو به کمینم

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

داره درد هر شبت تموم میشه
اینهمه تاب و تبت تموم میشه
پیروهن رو دوختی و داره دیگه
وصیت به زینبت تموم میشه

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

غم که آوار می شود اِی وای
درد بسیار می شود اِی وای
خواب دُشوار می شود اِی وای
سُرفه خونبار می شود اِی وای

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

بعد از سقیفه, پاک غرورم شکسته شد
دستم به کوچه,پیش نگاه تو بسته شد

در انتظار غنچهٔ نارسته بودم و
دیدم چگونه غنچهٔ نارسته رسته شد

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است
هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است

معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا
بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است

شعر مرثیه حضرت زهرا (س)

« زبانحال امیرالمومنین (ع)»

دق مرگ می شوم زِ نفسهای آخرت
دق مرگ گردد آن که چنین کرد پرپرت

جان می دهی تمامی شب در برابرم

جان می کنم تمامیِ شب در برابرت

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

حرف کافی نیست مرد کار بودن واجب است
روز و شب دلواپس دلدار بودن واجب است

خواب غفلت برده را سهمیه ای از قرب نیست
تا تقرّب هرسحر بیدار بودن واجب است

شعر روضه حضرت زهرا (س)

ناراحتی انگار ز دستم , نه حسن ؟

پنداشتی از تو هم گسستم , نه حسن ؟

هر کس که نداند تو که بهتر دانی

در خانه چرا نقاب بستم , نه حسن ؟

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

ای روشنایی سحر فاطمیه ام
صاحب عزای خونجگر فاطمیه ام

ایام می روند به امید دیدنت
یک بار رد شو از گذر فاطمیه ام

دکمه بازگشت به بالا