اگر نیامده بودی شما به کشورمان
چگونه بود کنون حال قلب مضطرمان
میان این همه طوفان غم چه می کردیم
اگر نبود حریم تو سایه ی سرمان
اگر نیامده بودی شما به کشورمان
چگونه بود کنون حال قلب مضطرمان
میان این همه طوفان غم چه می کردیم
اگر نبود حریم تو سایه ی سرمان
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سالها منتظر روی برادر بودم
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
اینهمه راه بیایم ,تو نیایی سخت است
داغ روی تو خودش را به دلم جا میزد
حرف ها از غم و دوری تو با ما میزد
لب خشک و داغی که در سینه دارم
سبب شد که گودال یادم بیاید
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرارست امشب جوادم بیاید
زهر افتاده به جانِ جگرم , مهدی جان
لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان
که من از سوز جگر شعله ورم مهدی جان