متوکل شدن چه آسان است در دلی میلشر اگر باشد
سهم ابلیس می شود انسان از خدا بی خبر اگر باشد
می کشد شعله روح شیطانی از دل ازدحام و می شکند
حرمت عصمت خدا, حتی فاطمه پشت در اگر باشد
متوکل شدن چه آسان است در دلی میلشر اگر باشد
سهم ابلیس می شود انسان از خدا بی خبر اگر باشد
می کشد شعله روح شیطانی از دل ازدحام و می شکند
حرمت عصمت خدا, حتی فاطمه پشت در اگر باشد
بر روی نگاهمان صدف باریده
اینبار برای یک هدف , باریده
دیشب همه جا ستاره باران بود و
امشب همه جا دُرِّ نجف باریده
شکوه خلقت تو عرش را تکان داده است
واشتیاق شگفتی به کهکشان داده است
درازدحام ملائک, مسیح انفاست
نشاط تازه به روح فرشتگان داده است
عمریست پا به پای شما گریه میکند
همراهِ”های هایِ شما” گریه میکند
یکآسمان ستاره ی گم کرده راه…آه
دنبالردِّ پای شما گریه میکند
آقای سامرا که سلامم به محضرش
آتش زبانه می چکد از دیده ی ترش
یک عدّه ناجیب که توهین نموده اند
بر ساحت مقدّس و نام مطهّرش…
وقتی نگاهم رابه بــاران می نشانم
وقتی که خون دل زدیـده می فشانم
گُلمی کندشـوق تووباجـذبه عشق
دلرابه سوی سـامرایت می کشانم
آیا که شود باز ببینم وطنم را
آرام کنم سینه ی پر از محنم را
دلتنگ مناجات سحر های بقیعم
بامادر غمدیده بگویم سخنم را
بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی
ابن الرضای دوم ما أیها النقی
با حبّ تو عبادت ما عین بندگی ست
هادی آل فاطمه یا أیها النقی
رفتی تو ولی پسر,عزاداری کرد
تنها نه پسر,بشر عزاداری کرد
مظلوم وغریب گرچه شهیدت کردند
بهر تو ولی خواهر عزاداری کرد