همه جا یارِ با وفا بودی
یاور و یار مرتضی بودی
یک جهان شامل دعایت بود
هر زمان دست بر دعا بودی
شعر شهادت اهل بيت (ع)
آیه و تفسیر شرحِ صدر من، بی من نرو
بهترین تقدیر شام قدر من، بی من نرو
عمر شبهای بلندم! کم شدی پای علی
شاخهء طوبای خانه! خم شدی پای علی
این ذکر کوثر است، علی جان حلال کن
ساعاتِ آخر است، علی جان حلال کن
بگذار کولهبارِ غمت را به دوشِ من
بسپار حرفِ غربت خود را به گوشِ من
بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم
سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم
این صدای ناله زهراست می آید به گوش
از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم
هرچه من درصفات حق دیدم
همه جا جلوه کرده ای زهرا
تو که هستی که مصطفی گفته
بارها مادر خودش او را
شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را
شکر خدا دیدم عزای مادرت را
روزم سیه گردد اگر از من بگیرند
خورشید لطف ِ چشم ِ ذره پرورت را
دلم از غم بهانه میگیرد
قلب من را نشانه میگیرد
آتش غربت تو ای بانو
از دل ما زبانه می گیرد
جانی نمانده در تنت از بس گریستی
هم بین بستری و هم انگار نیستی
این بار چندم است به دیوار رو زدی
تا حیدرت به در نرسیده بایستی
اگر چه سنگ صبور برادرش باشد
نشد کنار نفس های آخرش باشد
اگر چه همدم دلتنگی برادر بود
نشد زمان غم و درد دلبرش باشد
باز هم رو بر این در آوردم
بهر این آستان ، سر آوردم
گفتم از پا فتاده ام ، گفتند
رو بر این در بیاور آوردم
سلام ای دیار خدا باوران
موالی زهرا ، علی محوران
سلام ای قمی های مهمان نواز
ازین پس شما را منم چاره ساز
اینبار بر دامان گل خاری نیفتاد
بر صورت آیینه زنگاری نیفتاد
غم دید ، غصه خورد ، ناله کرد اما
این فاطمه کارش به مسماری نیفتاد