در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند
قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند
نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق
پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند
در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند
قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند
نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق
پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند
ذکر خیر تو رسیدست به هر انجمنی
به همه گفته ام از خلق عظیمت علنی
“اَبَوا هذه الامه” به دلم قاب شده
شدم از روز ازل هم نجفی هم مدنی
صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری..
خبر ز گریه عشاق در سحر داری
به گردن تو فتاده همیشه زحمت من
ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن
از اول گل هر سخن بود زینب
کسای روی پنجتن بود زینب
چنان مادرش ممتحن بود زینب
بدون تبر بت شکن بود زینب
آمده وقت انقلاب حسین !
عجلوا عجلوا به باب حسین
سایه ی لطف این و آن هیچ است..
میروم زیر آفتاب حسین!
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین..
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو گرچه زیان بودم حسین
سالها گریه سالها روضه
همه ی عمر مجتبی روضه
روزگارش گذشت با روضه
کوچه،در،طشت چندتا روضه
من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام!
از یتیمی خسته ام ،از زندگی سرخورده ام!
دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود
زهر دوری تو را با دیده تر خورده ام
با سر افتادم زمین!
آنقدر رم کرد ناقه آخر افتادم زمین
دستهایم بسته بود
سعی کردم تا نیفتم بدتر افتادم زمین!
بسته شد روز ازل قول و قرارم با حسین
شکر لله!شد مبارک روزگارم با حسین
سینه زنها یا ز نسل جون یا که قنبرند!
خیر دیده قرنها ایل و تبارم با حسین
از ازل چشم ها برای تواند
گوش ها وقف روضه های تواند
قوم من خاک پای آن قومی..
که همه عمر خاک پای تواند
تب وصال تورا شب شب به سر دارد
کسی که از غم تو گریه سحر دارد
هوایی تو هوایی هیچ بامی نیست
تعلقات برای گدا ضرر دارد