شعر مدح اهل بیت

فقط حیدر امیرالمومنین است

اگرچه جای پایش در زمین است
صدایش جاری از عرش برین است

هرآنچه خواستید از او بپرسید
به افلاک آشناتر از زمین است

لا فتیٰ الّا علی

در منا اینگونه مولایم سخن آغاز کرد
ذکر حیدر را به گوش مردمان آواز کرد

در اخوت جز علی کس با نبی محرم نبود
مصطفی را در جهان غیر از علی محرم نبود

علی علی جانم

نشسته ام بنویسم برای سلطانم
به لطف شاه نجف، شیعه ام مسلمانم
نشسته ام بنویسم به زیر ایوانم
نشسته ام بنویسم علی علی جانم

روحی فداک

روحی فداک مرد خدا،مرتضی علی
احیا شدم به ذکر مدام تو یاعلی

روز حساب وعده ی میزانِ هر عمل
معنا گرفت واژه ی حق از شما علی

ناد علی

دانه را صیاد می پاشد، کبوتر میخورد
زحمتش را می کشد مولا و نوکر میخورد

خلقتم دست خدا بود و علی و فاطمه
ریشه ام حتماً به سلمان یا ابوذر میخورد

حبّ حیدر

تا به دوش مصطفی تکلیف را ایزد گذاشت
از برای منکرانش ، تا به محشر حد گذاشت

چشمه چشمه از غدیرش رفت نعمت در جهان
رود شد در هر کجای عالم از خود رد گذاشت

یا جواد الائمه

باز هم حرف کریم آمد وسط..احیا شدم
قطره بودم قطره ای که واصلِ دریا شدم

بی سرو سامانی ام را هیچ کس دیگر ندید
با نگاهی قدکشیدم سرورِ دنیا شدم..

نهمین خورشیدِ تابان

بسته ام دل را به آقایی که خیلی آشناست
حامی اِبنُ السبیل و یاورِ هر بینواست

نهمین خورشیدِ تابان ست در عرشِ خدا
نهمین آئینه دارِ حضرت خیرالوراست

تا حشر پرچمش بالاست

دمی که جمله مکاتب غروب خواهد کرد
اذان صبح قیامت علی والله ست

تمام بیرقشان متهم به نابودی است
فقط علیست که تا حشر پرچمش بالاست

نور خدا

هر جا که هست نور خدا ، سایه اش علی است
اقرار کرده کعبه که سرمایه اش علی است

قافِ جهان به روی عمودی امان گرفت
عرشی که آفریده شده ، پایه اش علی است

جلوهء ذات احد

ای هزاران جلوهء ذات احد یا مرتضی
ای هزاران ذکر الله الصمد یا مرتضی

هرچه یا حیدر نوشتم می شود یا فاطمه
هرچه یا زهرا نوشتم می شود یا مرتضی

علی جانم

در سینه ی امواج حس جذر ومد نیست
موجی که ما را راهی ساحل کند نیست

ما بی نهایت دوستت داریم مولا
قلبی که جای توست جای دیو ودد نیست

دکمه بازگشت به بالا