شعر مدح اهل بیت

تمثال

دیشب به مناجات چو اعمال کشیدم

بر دوش گران باری یک سالکشیدم

در گوشه تنهایی خود غرقشدم من

از ترس زبان دست ز هرقال کشیدم

زنده ی نسیم مسیحا دم تو

اول تو راسرشته و انسان درست کرد

شرح تو رانوشته و قرآن درست کرد

بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد

تا از من خراب مسلمان درست کرد

حبّ علی (ع)

یا علی با نام تو دل عشق بازی میکند

شیعه با حبّ تو مولا سرفرازی میکند

گر که با ” ناد علی ” بعد از خدا جویی مدد

گفتن ذکر علی صد چاره سازی میکند

آتشفشان زخم منم,داغ دیده ام

آتشفشان زخم منم,داغ دیده ام

خاکسترم,بهار به آتش کشیده ام

چشم بلا کشیده ی من خون جگر شده است

از باغ سرخ آینه ها آه چیده ام

عقیله ی حرم و عشق

زینب تمام عصمت زهراست شک نکن

زینب مرام و هیبت مولاست شک نکن

زینب عقیله ی حرم و عشق خاتم است

بی بیِّ آسمانیِّ دنیاست  شک نکن

خورشید نشسته روی بالت ساقی

خورشیدنشسته روی بالت ساقی

دنیاشده خیره در جمالت ساقی

من عاشق چشمان خمارت هستم

من شیفته ی نقطه ی خالت ساقی

بوی هزاران اعتکاف

می زند بر قلب کعبه حق به عشق توشکاف

می کِشد دَرهم عدو را ذوالفقارت در مَصاف

جانماز راز دل را پهن کردم تاخـــــــدا

می دهد هر یا علی بوی هزاران اعتکاف

حسین ایمانی

حبِّ مرتضی

دلی که نیست در آن حبِّ مرتضی دلنیست

دمی که ناد ِ علی خوانده شیعه مشکل نیست

اگر برای علـــــــی کعبه سینه چاک زده

همین دلیل دلی بودن است  پس گِل نیست

 حسین ایمانی

 

خداست چشم به راه

نزاده مادر گیتی چو مرتضی دیگر

ندیده کشتیِّ حق چون تو ناخدا دیگر

گشوده کعبه دری روی سینه اش یعنی

خداست چشم به راهـَت علی بیا دیگر

 حسین ایمانی

 

رباعیات ولادت امیرالمومنین (ع)

تاصوت دعا بیت خدا راپُرکرد

عطرگل لاله همه جارا پُرکرد

درکعبه شکفت تا گل روی علی

گلبانگ محمدی فضارا پُرکرد

چشم وا کن احد آیینهٔ عبرت شد و رفت

چشم وا کن احد آیینهٔ عبرت شد و رفت

دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

آن که انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد

با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

ما پیروان راه علی و ولایتیم

ما پیروان راه علی و ولایتیم

ماتشنگان باده ناب شهادتیم

ما غیر  مرتضی به کسی دل نبسته ایم

ماپشت منکران علی را شکسته ایم

دکمه بازگشت به بالا