شعر ولادت حضرت زینب

یا زینب(س)

آشتی می کند دلم با عشق
در شب ابری تولّد تو
بال ها می زند کبوتر شوق
در دل آسمانی خود تو

ای صاحب کرببلا

والا ترین بانوی دنیا بعد زهرا
با تو شود تکرار زهرا بعد زهرا

ای صاحب کرببلا بعدِ برادر
ای صاحب عرش معلیٰ بعد زهرا

دلدار حسین

فزون از حد تصویری فراتر از خیالاتی
ز هر وصفی تو بالاتر غنی تر از عباراتی

خداوندی که دارد این همه اعجاز در خلقت
تو با حسن کمالت این خدا را راه اثباتی

شور و مستی

امشبم شورعجیبی در سر است
شور و مستی در سرم سرتاسر است
جشن میلاد است و می در ساغر است
حالِ من انگار حالی دیگر است
دف بزن این باده مستی آور است

دختر سلطان دین

السلام ای دختر سلطان دین
السلام ای زینت عرش برین

السلام ای تالی خیرالنسا
السلام ای جلوه ی اهل کسا

جانم زینب

در شبِ میلاد می گویم که غوغا زینب است
آمده نوری که می گویند او را زینب است
صبر را آنکس که داده خوب معنا زینب است
نُه فلک در زیرِ پایش هست و اعلا زینب است

یا زینب کبری(س)

نوشتم زینت بابا نوشتی زینب کبری
نوشتم ثانی زهرا نوشتی زینب کبری

نوشتم عشق پیغبر نوشتم کوثری دیگر
نوشتم برتر از حوا نوشتی زینب کبری

شور عشق

اشکیم و می چکیم به پای شما فقط
تقدیم می شویم برای شما فقط
قلب تمام ما شده جای شما فقط
اصل است تا همیشه رضای شما فقط

سلام بانو

صدای چک‌چکِ چکامه‌خوانِ آسمان رسید
سکوت را شکست، رحمتی که ناگهان رسید
چقدر شعر، از نمازِ صبحِ ابر، می‌چکد
به پای دختری که با ترنّمِ اذان رسید

مصباح هدی

از عشق بخوان به نام زینب
فطرس بگو از مقام زینب
برداشت کلاه از سر خویش
تاریخ به احترام زینب

آیتِ عُظمی زینب

سِر علی سِتر علی سُکر علی راز علی
همه‌ی حرف خداوند از آغاز علی
گفت معراج علی آنهمه اعجاز علی
در حرا یاکه حرم باز علی باز علی

بی بی جانم

تقلا می کنم اما به این دروازه راهی نیست
چنان با هیبت اِستاده که یارای نگاهی نیست

علی را دختری باشد که مردان خاک پای او
خدا عمری سخن گفته است با لحن صدای او

دکمه بازگشت به بالا