ما نبودیم و دل ما بود جای اهل بیت
شکر حق شد کار و بار ما ثنای اهل بیت
شکر حق تا پای جان هستیم پای اهل بیت
ما همه هستیم تسلیم رضای اهل بیت
اشعار حدیث اشک
توتیای چشمهایم خاکِ پای فضّهات
خاک ِ پاهای تو باشد توتیای فضّهات
دردهایم را در این درگاه ، آوردم کُنون
آمدم حاجتبگیرم از دعای فضّهات
خبری آمده که نوبت محشر شده باز
خبری آمده که دوره غم سر شده باز
خبر از معجزه سوره کوثر شده باز
خبری آمده که فاطمه مادر شده باز
حالت عجز مرا درمانده می فهمد فقط
درد ما را مو به مو وامانده می فهمد فقط
کارمان از صحبت و دلداری و اینها گذشت
حال یک جامانده را جامانده می فهمد فقط
می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو
تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو
از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند
اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند
چِه کنم من دلم از بارِ گنه سنگین است
بر سرم این همه آوارِ گنه سنگین است
رو سیه آمده ام تا به درت توبه کنم
یک دل و این همه آثارِ گنه سنگین است
چشم عاشق را ز احسان غرقه ی خونش کنید
لاابالی بود اگر از لطف مجنونش کنید
جسم خاکی ام اگر خاک قدوم او نشد
روز و شب لعنت کنیدش تا که ملعونش کنید
یکی میخواد صدات کنه
میخواد جوابشو بدی
بهش بگی: “سلام رفیق”
بهش بگی: “خوشاومدی”
به شکِ فقه یقین شد امام جعفر صادق
ثمن صدیق و ثمین شد امام جعفر صادق
پس از پیمبر اکرم به خُلق از نظر خَلق
محمد ششمین شد امام جعفر صادق
بر هم نزن نماز مرا, بی هوا نزن
حالا که می زنی, جلوی آشنا نزن
سجاده و عبای مرا می کِشی, بکش
اما لگد به تربت کرب و بلا نزن
در صور قبل روز قیامت دمیده اند
آنها که باز اشک خدا را ندیده اند
اینها که با لگد در فردوس را زدند
از جانب کدامجهنم رسیده اند
بیاموزند تا در مکتبت , مردم صداقت را
به نام تو سند کردند شش دانگ ولایت را
تورا از شش جهت خواندند مولای ششم چونکه
به دست خویشتن داری زمام کلّ خلقت را